مثل
مَثَل
یعنی شباهتداشتن چیزی به چیز دیگر. در اصطلاح، سخنی رایج است که با آن حالت موجود را به حالتی که سابق بر آن و شبیه آن بوده است، تشبیه میکنند و در واقع این مقایسه براساس تشبیه است و میتوان حالت موجود را مشبّه و حالت سابق را مشبّهٌبه دانست. اختصار لفظ، وضوح معنی، حسن تشبیه و لطافت کنایه را امتیازات مثل در مقایسه با کلام عادی دانستهاند. در یک تقسیمبندی، میتوان امثال را به امثال منظوم و امثال منثور تقسیم کرد. انواع مثل از دیدگاهی دیگر، عبارتاند از امثال تمثیلیّه که جملاتی مبتنی بر وقایع تاریخی، حکایت یا افسانهای هستند مانند «دوستی خاله خرسه» که ناظر بر حکایتی در مثنوی مولوی است. و امثال حکمیّه که جملههای حکیمانه و سودمندی هستند که مورد قبول عامّه شدهاند و بهکار میروند، مانند : «دشمن دانا به از دوست نادان». در تقسیمبندی دیگر میتوان با توجّه به جغرافیا، قدمت و نحوۀ کاربرد امثال نیز توجّه کرد. از کتابهای امثال فارسی میتوان به جامعالتمثیل محمّد علی حبلهرودی (قرن ۱۱)، هزار و یک سخن امیرقلیخان فرزند ابراهیمخان (۱۳۳۹)، داستاننامۀ بهمنیاری از احمد بهمنیار، امثال و حکم علیاکبر دهخدا و فرهنگ امثال حسن انوری و همکارانش اشاره کرد.