پسته
پسته
درختی با نام علمی پیستاسیا ورا[۱]، لفظاً بهمعنی «پسته حقیقی»، متعلق به تیره پسته[۲]. این تیره گاهی به تیرۀ سماق و انبه هم معروف است. این درخت دوپایه دارای برگهای متناوب، بیکرک، مرکب از دو یا سه زوج برگچۀ نوکتیز با یک برگچه انتهایی است. گل نر فاقد گلبرگ و دارای کاسهای پنجپر و پنج پرچم است. کاسۀ گل ماده نیز بر مادگی متکی است. میوه شفت و تکدانهای است. تاریخچۀ استفاده از این درخت ظاهراً به زمان هبوط حضرت آدم (ع) برمیگردد، زیرا اعتقاد دارند که پسته ازجمله میوههایی بوده است که خداوند هنگام هبوط آدم به او داده است. در اسطورهها، کیومرث و گاه نیز زوبن طهماسب، که به روایتی همان سام نریمان است، اولین کسانیاند که نهال پسته را کاشتهاند. نام پسته در پارسی قدیم پیستاکا و در فارسی میانه، پیستاک بوده است و این واژهها به زبانهای دیگر راه یافتهاند. بنابر تصدیق بسیاری از محقّقان غربی، پسته بومی ایران بوده است و مخصوصاً در خراسان به فراوانی وجود داشته و نام آن از گویش محلّی این محدوده اخذ شده است. درخت پسته به قدری در آن نواحی زیاد بود که کسی به فکر کاشت آن نمیافتاد. اولین درختان پسته در عصر هخامنشیان به حلب و از آن زمان به نواحی مدیترانه وارد شد. در دورۀ ساسانی، کشت پسته در نواحی غربی خراسان آغاز و از آنجا به قم برده شد. سابقۀ کشت پسته در قم مقارن ظهور اسلام است. از قرن ۵ق بهبعد، مقارن با برپایی استحکامات اسماعیلیان در نواحی سمنان، دامغان، و قزوین، کشت پسته صورت گرفت و از آنجا به سایر نقاط انتقال یافت. پسته هماکنون در ایران و بسیاری کشورهای دیگر پرورش مییابد. مغز دانۀ آن بهعلت دارابودن مواد غذایی فراوان بهصورت خام یا بوداده مصرف میشود و در داروسازی نیز کاربرد دارد. در قدیم نیز آن را گشایندۀ سُدّهها و پاککنندۀ کبد و مثانه و کلیه، و دافع رطوبت سینه میدانستهاند. در زبان و ادب فارسی، لب و دهان معشوق از جهات بسیار به پسته تشبیه شده و در بسیاری از اشعار فارسی، پسته استعارۀ لب و دهان است. ایران با تولید ارقام فراوان پسته همواره بزرگترین تولیدکنندۀ پستۀ جهان است و بازار جهانی این میوۀ مهم در دست بازرگانان ایرانی است. هماکنون، استانهای کرمان، خراسان، و یزد به ترتیب مهمترین استانهای تولیدکنندۀ پسته کشورند.