پیاله
پیاله
ظرفی کوچک به شکل کاسه از جنس چینی، بلور، فلز یا جنس دیگر، برای نوشیدن و برداشتن شراب و مایعات دیگر. اصل این واژه یونانی است. آن را جام یا ساغر نیز مینامند و به عقیدۀ برخی یونانیان آن را از ایرانیان گرفتهاند و به همین نام بهکار بردهاند. شکل آن ساده و نیمکروی است که معمولاً دهانۀ گشاد و کف صاف و کوچک دارد. این ظرف در گذشته دسته و پایه داشته است. پیاله بر مبنای شکل لبۀ آن به سه نوع تقسیم میشود؛ لبۀ عمود یا کمی به داخل برگشته (گاهی با یک پایه)، لبۀ کمی به خارج برگشته و لبۀ به خارج برگشته. شاید پیاله از پوست نارگیل و کدو اقتباس شده باشد. این آوند از گذشته از بلور و سفال و جنسهای دیگر ساخته میشده است و امروزه نیز بهویژه از جنس چینی آن برای صرف نوشیدنیها و غذاهای آبدار استفاده میشود. واژۀ پیاله در شعر شاعران کلاسیک فارسی فراوان بهکار رفته است. در نزد عرفا معانی مختلف دارد: برخی آن را کنایه از محبوب دانستهاند؛ به اعتقاد برخی هر ذرّهای از ذرّاتِ موجودات پیالهای است که مرد عارف از آن شراب معرفت مینوشد؛ بعضی نیز عشقی را گویند که قویتر از میل اول و مرتبۀ بادۀ رقیق باشد و به قلب بتابد؛ گاه به تعیّنهای هستی پیاله گفتهاند و نیز نام مرحلۀ دوم از مراتب سیر و سلوک طریقت خاکساری است.