کاست
کاسْت (caste)
(از ریشۀ پرتغالیِ casta بهمعنی «نژاد») نظامهای قشربندی اجتماعی تقسیمکنندۀ جامعه به گروههایی مجزا، براساس ازدواج، تبار و شغل. نظام کاستی در آسیای جنوبی بسیار رایج است، اما در برخی از جوامع دیگر مثل مالی و روآندا، و در گذشته، در مناطقی چون ژاپن و افریقای جنوبی، و نیز در بین نَچِز[۱]ها دورۀ تبعیض نژادی وجود داشته است. ریشۀ نظام کاستی در جوامع هندو به عصر باستان میرسد. در سنّت هندی، جامعه به چهار وَرنَه[۲] (طبقۀ اجتماعی و، در اصل، بهمعنی رنگ، با اشاره به رنگ جامگان هر کاست) تقسیم میشود که عبارتاند از برهمنها (روحانیان)، کشتریه[۳]ها (بزرگان و جنگجویان)، ویشه[۴]ها (بازرگانان و کشاورزان) و شودره[۵]ها (خدمه). به این چهار کاست، گروه پنجمی نیز اضافه میشود که هاریجان[۶]ها (نجسها) هستند. زیرگروههای هر کاست را جتی[۷] مینامند. شمار این جتیها بیش از ۳هزار است و هریک شغل و حرفهای خاص دارد. در باورهای هندو، دارما[۸]، یا راه مقدس در زندگی انسانها، نه فقط به مرحلۀ زندگی (آشرمه[۹]) هر مرد و زنی، بلکه به کاست آنها بستگی دارد. هرکس موظف است از قوانین کاستی که در آن زاده شده است تبعیت کند و با این کار از قوانین زادهشدن مجدد خود نیز پیروی کرده است. به همین دلیل، هندوها عقیده دارند که هرکس باید صرفاً با افراد همکاست خود درآمیزد و ازدواج کند. عضویت افراد در هریک از جتیها امری مادرزاد است و امکان تغییر جتی به طرف پایین یا بالا بسیار اندک است. تنها حالت چنین تغییری زمانی است که زنی با برخورداری از جهیزیهای بسیار بزرگ اجازه مییابد با فردی از کاست بالاتر از خود ازدواج کند. هر جتی، همانگونه که شغلی خاص داشت، از نظام ویژهای نیز از لحاظ حقوقی و ارثگذاری برخوردار بود که به آن جاجمانی[۱۰] گفته میشد. هندوها اعتقاد داشتند که هریک از کاستها دارای «جوهرهایی خاص»اند (این جوهرها بهنظر آنان در اجزایی از بدن مثل مو، عرقِ تن، آب دهان و سایر ترشحات کالبدی وجود دارد و ممکن است از راه غذا و آب از یک فرد به فرد دیگر منتقل شوند). این جوهرها نباید از طریق آمیزش اعضای کاستها با یکدیگر، آلوده شوند. برای جلوگیری از این امر، اعضای کاست باید برخی از رسوم را رعایت کنند؛ مثلاً از بعضی عادتهای غذایی یا از روشهایی خاص در پوشاک تبعیت کنند، شغل خاصی را که به کاست خودشان تعلق دارد اختیار کنند و تنها در درون کاست خود ازدواج کنند. هندوها اعتقاد داشتند که اگر قوانین کاست خود (و دقیقتر، قوانین جتی خود) را رعایت کنند، در تولد مجددشان در کاست بالاتری زاده خواهند شد و اگر فردی بتواند وظایف خود را به بهترین شکل به انجام برساند، ممکن است حتی از چرخۀ زایشهای پیدرپی نجات یابد و به خداوند بپیوندد. در سنت هندو، این باور وجود دارد که چهار کاست اصلی از چهار اندام پوروشا[۱۱] (خداوند خالق) سرچشمه گرفتهاند که بهترتیب عبارتاند از سر، بازوان، رانها و پاها. برهمنان، که در رأس نظام کاستی قرار دارند، واسطۀ میان جهان انسانی و جهان الهی پنداشته میشوند و خالصترین کاست بهحساب میآیند. برعکس، هاريجان بهمعنای «کودکان خدا»، نامی که گاندی بر آنها گذاشت در پایینترین ردۀ این نظام قرار گرفتهاند. آنان احتمالاً ساکنان بومی سرزمین هند پیش از ورود اعضای کاستهای دیگر بودهاند. به این افراد نامهای دیگری چون کاستهای سلسلهمراتبی، طبقۀ محروم و یا نجسها نیز میدهند. نجسها کثیفترین و حتی توهینآمیزترین کارها را انجام میدهند، کارهایی مثل حمل کود، زبالهکشی، شستن آبریزگاهها و ...؛ کارهایی که تماس با آنها و حتی نگاه به آنها از نظر دیگران اسباب نجسی و ناپاکی است. مردم عادی به نجسها بهعنوان نژادی متفاوت نگاه میکنند و معتقدند که آنان باید جدا از سایر جتیها زندگی کنند. اِعمال تبعیض در مورد نجسها پس از استقلال هند در ۱۹۴۷ غیرقانونی اعلام شد، اما در واقعیت همچنان باقی مانده است. در سالهای اخیر، ایجاد مشاغل متعدد در بخشهای اقتصادی جدید، که از کنترل کاستها خارجند، سبب شده است که رابطۀ بین کاستها و شغل افراد، بهویژه در شهرها، بهشدت تضعیف شود. البته هنوز اکثر هندوها با ازدواجهای بین کاستی، که روبه افزایش است، مخالفند. امروزه معیارهای دیگری چون تحصیلات، شغل و درآمد در ازدواج اهمیت یافتهاند. با این وصف، از آغاز استقلال هندوستان تاکنون، نظام کاستی همواره خود را با روشهایی متفاوت نوسازی کرده و تداوم داده است. مهمترین این روشها ایجاد سهمیههای کاستی برای استخدام کارمندان در ادارههای دولتی، و بسیج اعضای کاست برای رأیدادن به همکاستیهایشان در انتخابات دموکراتیک است.