کسروی، احمد (تبریز ۱۲۶۹ـ تهران ۱۳۲۴ش)
کَسْرَوی، احمد (تبریز ۱۲۶۹ـ تهران ۱۳۲۴ش)
احمد کَسْرَوی | |
---|---|
زادروز |
تبریز ۱۲۶۹ش |
درگذشت | تهران ۱۳۲۴ش |
ملیت | ایرانی |
شغل و تخصص اصلی | مورخ |
شغل و تخصص های دیگر | پژوهشگر و منتقد |
آثار | تاریخ مشروطۀ ایران (1319ـ1321)؛ شهریاران گمنام (1307ـ1309)؛ تاریخ هجدهسالۀ آذربایجان (1313ـ1319) |
گروه مقاله | تاریخ ایران |
پژوهشگر، مورخ، و منتقد ایرانی. پس از تحصیلات مکتبی، علوم متداول زمان را فراگرفت. با ظهور جنبش مشروطیت به آزادیخواهان پیوست. چندی نیز واعظ مذهبی بود، سپس دانشهای جدید را آموخت. در ۱۲۹۴ش در مدرسۀ امریکایی مموریال تبریز، زبان عربی تدریس کرد و النجمةالدریّة را برای تدریس عربی بهصورتی روشمند نوشت که مدتها در مدرسههای تبریز تدریس میشد. چندی بعد با شروع فعالیتهای شیخ محمد خیابانی و سایر آزادیخواهان تبریز، به او پیوست، اما چندان نپایید و راهی تهران شد و در وزارت عدلیه به خدمت پرداخت و برای مأموریتهایی به تبریز، ساری، دماوند و زنجان رفت. در ۱۳۰۱، به مأموریت خوزستان، که در آن زمان زیر سلطۀ شیخ خزعل بود، رفت و در مبارزۀ با او، به ایجاد عدلیهای آبرومند پرداخت که موجب شهرت او شد و پس از بازگشت به تهران، یکی از بازرسان عالی چهارگانۀ عدلیه و چندی بعد دادستان تهران شد و سپس سمتهای دیگر یافت تا آنکه از ۱۳۰۸، یکسره به وکالت پرداخت. از ۱۳۱۲، مجلۀ پیمان را انتشار داد که تا شهریور ۱۳۲۰ ادامه یافت. سپس روزنامۀ پرچم را بهمدت دو سال منتشر کرد. افکار و تعصبات ضد دینی داشت. او و منشیاش محمدتقی حدادپور با شلیک گلولۀ سیدحسین امامی از گروه فداییان اسلام در کاخ دادگستری از پای درآمدند و پیکر آنها در آبک شمیران بهخاک سپرده شد. نوشتههای او در زمینۀ تاریخنویسی ابتکاری و نشانۀ دقت و هوش اوست، اما آثار دیگرش در حوزه نقد ادبی و مباحث دینی خالی از ارزش است. وی افکار ضد دینی و تعصّب ضد شیعی داشت و مدعی اصلاحگری در زمینۀ دین و اجتماع بود. آیینی که آن را «پاکدینی» نامید، برساختۀ اوست. او زبانی آلوده به هتاکی داشت و بدگوییهای فراوان او از شعر و شاعری و عرفان اسلامی و ادب ایرانی سبب شد که با استادی وی در دانشکده معقول و منقول، که در آنجا تاریخ تدریس میکرد، موافقت نشود. با واژهسازیهای گستردهای که در پیش گرفته بود، زبان و نثر ویژهای اختیار کرده بود بهگونهای که فهم آن برای عموم دشوار بود و بههمین دلیل برخی کتابهای او را دیگران بازنویسی کردند. آنچه را که در باب بررسی شعر شاعران ایرانی و بهویژه شعر و ادب عرفانی، بهخصوص حافظ و مولوی، نوشته است ناشی از نوعی خامی و سادگی و ناآگاهی نسبت به آثار ادبی دانستهاند. مقالات کسروی بهکوشش یحیی ذکاء بهچاپ رسیده است (۱۳۳۴). آثارش به ۷۰ جلد میرسد که از آن جمله است: تاریخ مشروطۀ ایران (۱۳۱۹ـ۱۳۲۱)؛ شهریاران گمنام (۱۳۰۷ـ۱۳۰۹)؛ تاریخ هجدهسالۀ آذربایجان (۱۳۱۳ـ۱۳۱۹)؛ شیخ صفی و تبارش (۱۳۲۱)؛ تاریخ پانصدسالۀ خوزستان (۱۳۳۳)؛ تاریخچۀ شیر و خورشید ایران (۱۳۰۹)؛ بهاییگری (۱۳۲۳)؛ صوفیگری (۱۳۲۲)؛ قانون دادگستری (۱۳۱۲)؛ نامهای شهرها و دیههای ایران (۱۳۲۳)؛ کارنامۀ اردشیر بابکان (۱۳۰۸)؛ آذری یا زبان باستان آذربایگان (۱۳۰۴)؛ ورجاوند بنیاد (۱۳۲۵).