مسعود غزنوی اول
مسعود غزنوی اول ( ـ۴۳۲ق)
مسعود غزنوی اول | |
---|---|
درگذشت | ۴۳۲ ق |
محل زندگی | ایران |
ملیت | ترک |
شغل و تخصص اصلی | فرمانروا |
گروه مقاله | تاریخ ایران |
خویشاوندان سرشناس | محمود غزنوی (پدر) |
ابوسعید مسعود پسر سلطان محمود غزنوی و دومین سلطان (حک: ۴۲۱ـ۴۳۲ق) از سلسلۀ غزنویان. در لشکرکشی پدرش به حدود بُست و زمینداور همراه او بود (۴۰۵ق) و سال بعد به خاطر رشادت و جنگاوری به ولیعهدی و حکمرانی هرات برگزیده شد، اما پس از چندی از آنجا به مولتان تبعید گردید. چندی بعد محمود او را بخشید و به هرات بازگرداند. در ۴۱۱ق به ناحیۀ غور لشکر کشید. در ۴۲۰ق حکومت ری به او واگذار شد و نواحی همدان، زنجان، ابهر و اصفهان را تصرف کرد. سلطان محمود، اندکی پیش از مرگ، ولیعهدش را تغییر داد و پسر دیگرش، محمد، را جانشین خود کرد. او نیز پس از مرگ پدر به غزنه رفت اما مسعود پیشنهاد کرد تا محمد به نواحی شرقی اکتفا کند و حکومت نواحی غربی و عنوان سلطانی را به او واگذار نماید. محمد این پیشنهاد را نپذیرفت و مسعود به سوی غزنه رهسپار شد و محمد را از تخت پایین کشید و کور کرد و به زندان انداخت و حسنک وزیر را در ۴۲۲ق اعدام کرد. مسعود درایت و توانایی پدر را نداشت و اطرافیان کاردان و دوراندیش را از نزد خویش راند. با این حال، در لشکرکشی به مکران (۴۲۲ق)، کشمیر (۴۲۴ق) و گرگان و طبرستان (۴۲۶ق) موفق بود. از ۴۲۵ق سلاجقه حملههای منظم خویش را به خراسان آغاز کردند و توانستند نیروهای اعزامی مسعود را در شعبان ۴۲۶ق شکست دهند. صلح موقت با سلاجقه و فتوحات مجدد مسعود در هندوستان، فرصت مناسبی به ترکان سلجوقی داد و آنان توانستند نیشابور را تصرف کنند. با شکست مسعود از سلاجقه در دندانقان (رمضان ۴۳۱ق)، خراسان از دست غزنویان خارج شد و مسعود ناگزیر به غزنین بازگشت و در ربیعالاول ۴۳۲ق هنگامی که قصد عزیمت به هند را داشت، با شورش سپاهیانش مواجه شد. آنان پس از این، محمد را از زندان بیرون آوردند و بر تخت نشاندند. او نیز مسعود را بهزندان انداخت و پس از مدتی بهقتل رسانید. شاعرانی چون عنصری، فرخی و منوچهری سلطان مسعود را مدح کردهاند. ابوریحان بیرونی کتاب قانون مسعودی را به نام او نوشت.