کارنامه انوشیروان

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۵:۲۳ توسط DaneshGostar (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - '\\3' به '<!--3')
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

کارنامۀ انوشیروان
رساله‌ای به زبان فارسی میانه (پهلوی) در شرح زندگانی (= سیر) انوشیروان و داستان‌هایی واقعی (اَسمار الصحیحه) در دورۀ او. متن فارسی میانۀ آن در دست نیست. ابن ندیم در الفهرست در میان کتاب‌های ترجمه‌شده از پهلوی به عربی، از کتابی با عنوان الکارنامج فی سیرة انوشروان نام برده؛ نیز از کتاب سیرة انوشروان یاد کرده است که ابن مقفّع آن را به عربی برگردانیده و ابّان لاحقی به شعر عربی درآورده بود. این دو کتاب احتمالاً یکی بوده و همان کتابی است که ابن مسکویه در تجارب‌الامم ترجمۀ عربی آن را با عنوان ذکر قطعة من سیرة انوشیروان و سیاساته نقل کرده است. این رساله که مطالب آن به روایت اول شخص، یعنی خود انوشیروان، نقل شده دارای دوازده بخش یا فصل است. در بخش اول و دوم، انوشیروان به شرح توطئۀ بدعت‌گذاران دین، که قصد کشتن او را داشتند، و نیز ملاقاتش با رهبر آنان و سرانجام کشتن آن‌ها می‌پردازد. بخش‌های سوم و چهارم، دربارۀ سیاست انوشیروان و تعیین قاضی برای هر ناحیه برای نظارت بر امر مالیات‌ستانی کارگزار (والی) آن ناحیه و نظایر این‌هاست. در بخش پنجم، به پیروان ادیان غیرزردشتی و مبلغان آنان اشاره می‌کند. بخش ششم دربارۀ اتحاد با قبایل ترک ناحیۀ شمال است. در بخش هفتم، انوشیروان از کارهایی که در بیست‌وهشتمین سال سلطنتش (۵۵۹م) انجام داده و رسیدگی به امور مالیاتی و شکایات مالیات‌دهندگان سخن می‌گوید. بخش هشتم، مربوط به رسیدگی به‌کار معتمدانی است که به عنوان بازرسان شاه مأمور بازرسی امور مالیاتی بودند، اما در کار خود آن‌گونه که بایسته بود، نکوشیده بودند. در بخش نهم، سخن از پیمان شاه با چهار دسته از ترکان ناحیۀ خزر در سی‌وهفتمین سال سلطنت (۵۶۸م) وی است. در بخش دهم، سخن از ندامت خاقان بزرگ (احتمالاً ایستمی یَبغو خاقان) از دوستی با قیصر است. در بخش یازدهم، بر حق و عدالت و لازم و ملزوم بودن کشاورزان و سپاهیان تأکید می‌شود. در بخش دوازدهم، در توجه انوشیروان به روش‌های حکومتی اقوام دیگر مانند رومیان و هندیان و برگزیدن پسندیده‌ترین آن‌هاست. در این بخش از تسامح و تساهل دینی و سیاسی خود نیز سخن می‌گوید. کتاب کارنامۀ انوشیروان را بسیاری از نویسندگان دورۀ اسلامی می‌شناخته‌اند.