پرتغال
پُرتغال (Portugal)
پرتغال | |
---|---|
نام فارسی | پرتغال |
نام لاتین | Portugal |
نظام سیاسی | جمهوری چندحزبی با یک مجلس قانونگذاری |
جمعیت | 10,636,979 نفر |
موقعیت | اروپای جنوب غربی |
پایتخت | لیسبون |
تراکم نسبی (نفر در کیلومتر مربع) | 115.4 |
رشد سالانه (درصد) | 0/6 |
شهرهای اصلی | لیسبون، پورتو، براگا و سِتوبال |
زبان | پرتغالی |
دین | مسیحیت |
مساحت (کیلومتر مربع) | 92,135 |
واحد پول | یورو |
موقعیت. کشور پرتغال در اروپای جنوب غربی و در ساحل غربی شبهجزیرۀ ایبری[۱] واقع است. از شمال و شرق به اسپانیا، و از جنوب و غرب به اقیانوس اطلس محدود میشود. این کشور همراه با جزایر آزور[۲] و مادیرا[۳] ۹۲,۱۳۵ کیلومتر مربع مساحت دارد و شهر لیسبون پایتخت آن است.
سیمای طبیعی. کشور پرتغال بهشکل مستطیلی است که درازای آن از شمال به جنوب ۵۶۰ کیلومتر و پهنای آن از شرق به غرب حداکثر ۲۱۰ کیلومتر است. رودخانۀ تِژو[۴]، که از نواحی مرکزی این کشور میگذرد، سرزمین مزبور را به دو نیمۀ شمالی و جنوبی تقسیم کرده است؛ نیمۀ شمالی در مقایسه با نیمۀ جنوبی مرتفعتر است و پوشش گیاهی بیشتری دارد. دامنۀ غربی بلندیهای مِسِتا[۵] مرز شرقی، و دنبالۀ جنوب غربی کوههای کانتابریایی[۶] اسپانیا نواحی شمالی آن را تشکیل میدهند. کوه سِرا دا ایشتِرِلا[۷]، بلندترین نقطه کشور پرتغال، با ارتفاع ۱,۹۹۱ متر در مرکز جنوبی همین نیمه قرار دارد. کوهستانها و تپهماهورهای این نیمه با درّههای ژرف و رودخانههای متعددی که همگی از خاک اسپانیا سرچشمه گرفته و در این کشور به اقیانوس اطلس میریزند قطع میشود. از میان رودخانههای متعددی که در این نیمه جریان دارند، رودخانههای مینیو (مینیو[۸]) و دورو[۹] (دوئرو) اهمیت بیشتری دارند، اولی بخشی از مرز شمالی کشور را تشکیل میدهد و دومی نیز پس از تشکیل بخشی از خط مرزی در شهر ساحلی پورتو[۱۰] به اقیانوس اطلس میریزد. نیمۀ جنوبی کشور از دو بخش آلتوآلنتژو[۱۱] (آلنتژوی علیا) در شرق و جلگههای ساحلی در غرب تشکیل شده که در مقایسه با بخش شمالی خشکتر است و پوشش گیاهی کمتری دارد. جلگههای ساحلی این نیمه بسیار وسیعاند و بیشتر شهرها و تأسیسات کشاورزی پرتغال در آن قرار دارند. رودخانۀ تِژو، که در اسپانیا به تاخو معروف است و بزرگترین رود شبهجزیرۀ ایبری محسوب میشود، از بلندیهای مرکزی اسپانیا سرچشمه میگیرد و رو به غرب روان میشود. این رود که بخش کوچکی از خط مرزی پرتغال را تشکیل میدهد، بهسوی جنوب غربی منحرف میشود و پس از پیمودن ۱,۰۰۷ کیلومتر، در شهر لیسبون، به اقیانوس اطلس میریزد. رودخانۀ مزبور مهمترین رود پرتغال است و افزون بر آن رودخانههای سورائیرا[۱۲] و گوادیانا[۱۳]، که دومی نیز بخشی از خط مرزی اسپانیا را تشکیل داده و در خلیج کادیس[۱۴] به اقیانوس اطلس میریزد، عمدهترین رودخانههای نیمهجنوبی پرتغال محسوب میشوند. پرتغال به هجده استان و دو ناحیۀ خودگردانِ جزایر آزور (متشکل از نُه جزیره و چند جزیرک) و مادِیرا، شامل دو جزیره و چند جزیرک، تقسیم میشود و لیسبون، پورتو، براگا[۱۵]، و سِتوبال[۱۶] ازجمله شهرهای مهم آن هستند. اقلیم پرتغال تحت تأثیر بادهای غربوزان[۱۷] و جریان گُلف استریم[۱۸] قرار دارد. نیمۀ شمالی آن از اقیانوس اطلس متأثر است و اقلیم سرد و مرطوب دارد و نیمۀ جنوبی دارای اقلیم مدیترانهای و گرمتر و خشکتر است و ماههای تیر و مرداد معمولاً فصل خشک و بیباران آن است. میانگین دمای شهر لیسبون در دیماه یازده درجۀ سانتیگراد، در تیرماه ۲۲ درجۀ سانتیگراد است و میانگین بارندگی سالانۀ آن به ۶۸۶ میلیمتر میرسد. نواحی شمالی، تحت تأثیر بارندگی و رطوبت بیشتر، از جنگل پوشیده شده و نواحی جنوبی برعکس خشکتر است و پوشش گیاهی کمتری دارد؛ درختزارهای پراکندۀ خرنوب[۱۹]، انجیر، بادام، زیتون، و تاک پوشش گیاهی این منطقه را تشکیل میدهند. پرتغال از نظر حیات وحش، بهویژه پستانداران، سرزمینی غنی است و گرگ، گراز، سیاهگوش، گربۀ وحشی، آهو، بز کوهی، خرگوش صحرایی و انواع خزنده و پرنده حیات وحش آن را تشکیل میدهند.
اقتصاد. اقتصاد پرتغال پس از انقلاب ۱۹۷۵ بهشدت آسیب دیده است. اگرچه جنگهای استقلالطلبانۀ مردم افریقا و شرق دور لطمۀ بزرگی به اقتصاد این کشور وارد کرده است، اما عضویت در اتحادیۀ اروپا تا اندازهای اوضاع آن بهبود بخشیده و آیندۀ امیدبخشتری را نوید میدهد. در مجموع، کشاورزی در پرتغال سودآور نیست. بهسبب کوچکبودن کشتزارهای نواحی شمالی امکان بهکارگیری روشهای نوین و مکانیزه کم است و با انقلاب ۱۹۷۵ از سرعتِ مکانیزهشدن کشتزارهای وسیع جنوبی کاستهشده است و بههمین مناسبت هنوز مقدار زیادی گندم و ذرّت و اقلام اساسی کشاورزی از خارج وارد میشود. میوه، بهویژه انجیر و زیتون، و چوب و الوار، حدود ۹میلیون متر مکعب در سال، از اقلام صادراتی این کشور است. بهسبب تأسیساتِ شیلاتِ عظیمی که در ساحل اقیانوس اطلس احداث شده، میزان صید ماهی افزایش چشمگیری یافته و روزنههای امیدبخشی بر روی اقتصاد نسبتاً ناتوان آن باز شده است. پرتغال از نظر منابع زیرزمینی غنی نیست و از نظر منابع نفت و گاز طبیعی در تنگنا قرار دارد بههمینعلت بیشتر سوخت مورد نیاز خود را از خارج وارد میکند. بیشترین انرژی الکتریکی، که تولید آن به ۴۰میلیارد کیلووات ساعت و سرانۀ مصرفی آن به ۳,۵۰۰ کیلووات ساعت میرسد، بهشیوۀ برقابی[۲۰] تأمین میشود و پیریت، تنگستن، مس، و کائولین از کانیهای این کشور است. کارخانههای بزرگ و تأسیسات صنعتی مهم پرتغال در پیرامون شهر لیسبون قرار دارند و کنسرو ماهی، فرآوری توتون و تنباکو، و تولید کاغذ جزو صنایع سبک صادراتی آن بهحساب میآیند. توجه خاص به صنعت توریسم و حمایت از گردشگری آیندۀ امیدبخش و بارآوری را نوید میدهد و حتی درحالحاضر نیز از منابع مهم درآمد کشور مذکور است.
حکومت و سیاست. پرتغال دارای نظام جمهوری چندحزبی با یک مجلس قانونگذاری است. رئیسجمهور کشور با آرای مردم و برای مدت پنج سال انتخاب میشود. مجلس شورای ملّی پرتغال از ۲۳۰ نمایندۀ منتخب مردم تشکیل شده که دورۀ نمایندگی آنان چهار سال است و رهبر حزب حائز اکثریت را رئیسجمهور بهسمت نخستوزیری و تشکیل هیئت دولت منصوب میکند.
مردم و تاریخ. جمعیت پرتغال حدود ۱۰,۶۳۶,۹۷۹ نفر است (۲۰۱۱) و تراکم نسبی آن به ۱۱۵.۴ نفر در کیلومتر مربع میرسد. رشد سالانۀ جمعیت این کشور ۰.۶ درصد است و پرتغالیها ۹۹ درصد از جمعیت آن را تشکیل میدهند. ۹۷ درصد از مردم آن مسیحی کاتولیکاند و حدود ۶۶ درصدشان در شهرها بهسر میبرند. پرتغال در میان کشورهای اروپایی بالاترین درصد روستانشینی را دارد و پرتغالی زبان رسمی این کشور است. میانگین امید به زندگی در پرتغال ۷۶ سال است و ۹۲ درصد از بزرگسالان آن باسوادند. لوسیتانیایی[۲۱]ها قدیمیترین اقوام شناخته شدهاند که در حدود قرن ۲پم در این سرزمین ساکن شدند و در زمان اوگوستوس تحت استیلای روم قرار گرفتند. ویزیگوتها[۲۲] در قرن ۵م آنان را مغلوب کردند و خود در ۷۱۱م مغلوب اعراب مغربی[۲۳] شدند. شاه لئون و کاستیل[۲۴] سراسر سرزمینی را که بعدها به پرتغال موسوم شد، در ۱۰۹۵م به هانری دو بورگونی، که به کنت کویمبرا ملقب گردید، واگذار کرد. عنوان مزبور بعدها به کنت پورتو کاله[۲۵] تغییر یافت و وجه تسمیۀ کشور پرتغال شد. آلفونسوی اول (۱۱۴۰ تا ۱۱۸۵م) نخست لیسبون را تصرف کرد، سپس پرتغال را به کشور مستقلی مبدل ساخت. وی نواحی جنوبی را به متصرفات خود افزود و اعراب مغربی را از پرتغال بیرون راند. در روزگار سلطنت خاندان آویش[۲۶]، قرنهای ۱۵ و ۱۶، بهویژه در زمان سلطنت هانری دریانورد[۲۷]، پرتغال به قدرت دریایی و امپراتوری مستعمراتی تبدیل شد؛ پرتغالیها راه دریایی هند و شرق دور را با دور زدنِ قارۀ افریقا کشف کردند و بسیاری از نواحی آسیای شرقی، افریقا و نیز برزیل را به متصرفات خود افزودند. پرتغال در دورۀ مانوئل اول[۲۸] و ژان سوم[۲۹] به اوج عظمت و اقتدار خود رسید و پس از آن دورۀ انحطاط این کشور آغاز شد. در زمان فیلیپ دوم[۳۰]، پادشاه اسپانیا، به تصرف اسپانیا درآمد و بیشتر متصرفات و مستعمرات آن بهدست انگلیسیها و هلندیها افتاد. پرتغال در ۱۶۴۰ از استعمار اسپانیا رهایی یافت و خاندان سلطنتی براگانزا[۳۱] زمام امور کشور را دردست گرفتند. این کشور در ۱۸۰۷ به تصرف فرانسه درآمد، و در ۱۸۲۳ برزیل را نیز از دست داد و در ۱۹۱۰ نظام جمهوری جانشین نظام سلطنتی در این کشور شد. پرتغال در جنگهای جهانی اول علیه آلمان وارد جنگ شد و در جنگ جهانی دوم بیطرفی اختیار کرد. این کشور در ۱۹۴۹ به عضویت سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) درآمد و در ۱۹۵۵ به سازمان ملل متحد پیوست. کشور مذکور از ۱۹۶۱ تا ۲۰۰۰ مستعمرات خود را در هند، افریقا، و شرق دور از دست داد.
- ↑ Iberian Peninsula
- ↑ Azores
- ↑ Madeira
- ↑ (Tejo (Tagus
- ↑ Meseta
- ↑ Cantabrian Mountains
- ↑ Serra Da Estrela
- ↑ Minho
- ↑ Douro
- ↑ Porto
- ↑ Alto Alentejo
- ↑ Sorraira
- ↑ Guadiana
- ↑ Gulf of Cadiz
- ↑ Braga
- ↑ Setubal
- ↑ westerly winds
- ↑ Gulf Stream
- ↑ carob
- ↑ hydro electric
- ↑ Lusitanians
- ↑ Visigoths
- ↑ Moor
- ↑ (Leon & Castile (Leon & Castiela
- ↑ Conte of Portu Cale
- ↑ Aviz
- ↑ Henry the Navigator
- ↑ Manuel I
- ↑ John III
- ↑ Philip II
- ↑ Braganza