آذریون
آذَرْیون
معرّب آذرگون، بهمعنای همچون آتش، دربرگیرندۀ دو گیاه دارویی با نامهای علمی officinalis L. Calendula و C. arven sis L. از خانوادۀ مرکبیان یا کاسنی است. این گیاهان علفی دارای برگهای سادۀ بیضوی دراز و کرکدار و گلآذین کپهای است. گلهای میانی گلآذین تیره و گلهای اطراف زرد مایل به نارنجی یا نارنجی مایل به قرمز است و وجه تسمیۀ این گیاه هم همین گلهای آتشینرنگ است: «گل آذریون رخشنده به شب بر سر شاخ/من در او حیران چون در شجِر نارْ کلیم». زیبایی کمنظیر گل آذریون باعث شده است تا ازجمله گلهای مشهور بهاری بهحساب آورده شود آنگونه که نظامی نیشابوری در کتاب تاجالمآثر (تألیف در ۵۸۷ـ۶۱۴) در وصف اولین بهار دهلی پس از بازگشت سلطان شهابالدین غوری، گلآذریون را در ردیف گلهای زیبایی همچون لاله، نرگس، و بنفشه توصیف کند و بگوید: «هر زمان چون آذرْ آذرگون درخشد در چمن/هر زمان چون نیلْ نیلوفر بخندد در شمر». اهمیت این گیاه از پیشینۀ کشت و زرع آن معلوم است. ابوزکریا یحیی بن محمد معروف به ابن عَوّام، از اهالی اشبیلیّه در اندلس در کتاب الفلاحة (تألیف در اواخر قرن ۶ یا نیمۀ نخست قرن ۷ق) اصول کشت آذریون را مطابق با روشهای کشاورزی نَبَطی بیان میکند. قُسطُس (یا: قُسطوس؛ ظاهراً الفلاحةالرومیّه که سَرجیس بن هِلْیا آن را به عربی ترجمه کرده است) نیز اصول کشت این گیاه را بهصورت نشاکاری بیان میکند. متأسّفانه اسامی فراوان و نامربوطی از قبیل آذریومه (از خانوادۀ پامچال)، آفتابپرست (از خانوادۀ گاوزبان)، گل نگونسار (از خانوادۀ لاله)، خیری (از خانوادۀ شببو) و غیره برای این گیاه ذکر کردهاند که گویای تشتّت و تشویش عقاید گیاهداروشناسان و فرهنگنویسان و اکتفای آنان به مطالب مختصر حکمای قدیمی و اِعمال دیدگاههای شخصی بوده است. حکما طبع این گیاه را گرم و خشک در درجۀ دوم یا سوم دانستهاند.