شارلمانی

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۵:۲۳ توسط Amir (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

شارْلمانْیْ (۷۴۲‌ـ‌۸۱۴‌م) (Charlemagne)

شارلمانی

(یا: شارل کبیر) پادشاه فرانک[۱]ها از ۷۶۸‌م و امپراتور امپراتوری مقدس روم[۲] (۸۰۰‌ـ‌۸۱۴). از آن رو که وارث پپن کوتاه[۳] بود و هم به‌سبب فتوحات گسترده‌‌ی خودش، توانست که ساکس[۴]ها را بعد از ۳۰ سال جنگ، تحت سلطۀ خود درآورد و بخش اعظم اروپای غربی را متحد کرد. پپن کاخ‌بان[۵] نوستری در دوران مروونژیان[۶] بود، و در ۷۵۴‌م.، پاپ استفان دوم[۷] (‌۷۵۷‌م) تاج بر سر او نهاد و پسرانش، کارل[۸] (شارلمانی) و کارلومان[۹]، در سلطنت شریک بودند. پس از مرگ پپن در ۷۶۸‌م، شارلمانی بخش شمالی مملکت فرانک‌ها را به ارث برد و با مرگ کارلومان در ۷۷۱‌م قلمرو او را نیز به تملک خویش درآورد. با درخواست کمک از جانب پاپ برای مقابله با لومبارد[۱۰]ها، در نخستین نبرد ساکس‌ها شرکت کرد، از آلپ گذشت، پاویا[۱۱] را گرفت و به «شاه لومباردها» ملقب شد. دوران سلطنتش عمدتاً صرف آرام‌سازی و مسیحی‌کردن اقوام ساکس شد. از ۷۹۲‌م بر بخش شمالی ساکس و در ۸۰۴‌‌م بر کل آن منطقه استیلا یافت. در ۷۷۷‌‌م امیر ساراگوسا[۱۲] برای مقابله با امیر کوردووا (قرطبه)[۱۳] دست‌ به ‌دامان او شد. شارلمانی در ۷۷۸‌م از پیرنه[۱۴] گذشت و به اِبرو[۱۵] رسید، اما مجبور به بازگشت از ساراگوسا شد. در رونسوال[۱۶] جنگ‌وگریزی رخ داد که طی آن باسک‌ها[۱۷] با کمین بر سر راه رولاند[۱۸]، والی سرحد برِتون[۱۹]، و دیگر اشراف فرانک آنان را کشتند؛ که بعداً در منظومۀ رولان[۲۰] از او تجلیل شد. در ۸۰۱م ناحیۀ بین پیرنه و لیوورگات[۲۱] سرحد اسپانیا[۲۲] اعلام شد. دوک‌نشین مستقل باواریا در ۷۸۸‌م به این مملکت منضم شد و آوار[۲۳]ها از ۷۹۱‌ تا ۷۹۶‌م رفته‌رفته مغلوب شدند. آخرین نبرد شارلمانی در ۸۱۰‌م و علیۀ حملۀ دانمارکی‌ها به مرز شمالی قلمروش بود. برتری پادشاه فرانک‌ها در اروپا در اعطای عنوان امپراتوری به او نمود یافت، چنانکه پاپ لئوی سوم[۲۴] در مراسم عشای ربانی کریسمس ۸۰۰‌م تاج امپراتوری بر سر شارلمانی نهاد. او در ۲۸ ژانویۀ ۸۱۴‌م در آخن[۲۵] درگذشت و در همان‌جا به خاک سپرده شد. دیری نپایید که افسانه‌های قهرمانانه و قصه‌های سلحشوری دربارۀ او نگاشتند که نمونۀ آن آثار حماسی آریوستو[۲۶]، بویاردو[۲۷] و تاسّو[۲۸] است. شارلمانی با بیزانس[۲۹] (بیزنطه)، بغداد، مرشا[۳۰]، نورتامبریا[۳۱] و دیگر نقاط روابط سیاسی داشت. در دوران سلطنتش نخستین هیئت‌های مشورتی تشکیل شد، قوانین فرانک‌ها بازبینی و قوانینی نیز برای سایر اقوام تدوین شد. دیگر تحولات آن دوران ضرب سکه‌های جدید، اصلاح اوزان و مقادیر و بهبود وضعیت راه‌ها بود. شارلمانی، که به الهیات نیز علاقه وافر داشت، اوضاع کلیساها را در قلمرو خود سامان داد، شمار مبلغان دینی را افزایش داد و وضعیت صومعه‌ها را بهبود بخشید. دعوت شارلمانی از آلکویین[۳۲]، عالم اهل نورتامبریا، برای خدمت در دربار (۷۸۱‌م) سرآغاز عصر رنسانس کارولنژی[۳۳] در عرصۀ معرفت‌اندوزی است. او جمعی از دانشمندان را گرد خود جمع کرد و، هرچند هرگز خود خواندن نیاموخت، فرمان داد تا ساگا[۳۴]های (داستان‌های بلند نروژی و ایسلندی در قرون وسطا) قهرمانی کهن گردآوری و دستورزبان فرانکی نیز تدوین شود؛ و نیز آموزش تعالیم دینی به زبان‌های محلی را رواج بخشید.

 


 

  1. Frank
  2. Holy Roman Empire
  3. Pepin the Short
  4. Saxony
  5. mayor of the palace
  6. Merovingian Neustria
  7. Pope Stephen II
  8. Carl
  9. Carloman
  10. Lombard
  11. Pavia
  12. Zaragoza
  13. Córdoba
  14. Pyrenees
  15. Ebro
  16. Roncesvalle
  17. Basques
  18. Roland
  19. Breton March
  20. Chanson de Roland
  21. Llobregat
  22. Spanish March
  23. Avar
  24. Pope Leo III
  25. Aachen
  26. Ariosto
  27. Boiardo
  28. Tasso
  29. Byzantium
  30. Mercia
  31. Northumbria
  32. Alcuin
  33. Carolingian Renaissance
  34. saga