اژه ای، هنر
اِژِهای، هنر (Aegean art)
هنر تمدنهایی که در عصر مفرغ[۱]، حدود ۲۸۰۰ـ۱۱۰۰پم، در منطقۀ دریای اژه تکوین یافت. اژه ناحیهای است در شرق دریای مدیترانه، که یونان، جزایر سیکلاد[۲]، و جزیرۀ کرت[۳] را دربر میگیرد. تمدنهای اژهای، بهرغم مبادلۀ فرهنگی، که از راه دادوستد میان آنان و تمدنهای همروزگار، مصر و بینالنهرین[۴]، برقرار بود، شیوههای هنری کاملاً متمایز و ممتازی بهوجود آوردند.
هنر سیکلادی. هنر سيکلادي[۵] در عصر مفرغ (ح ۲۵۰۰ـ۱۴۰۰پم) در جزایر سیکلاد شکل گرفت. از این تمدن، سفالینههای حکاکیشده و تندیسک[۶]های مرمرین برجا مانده است. تندیسکها اغلب صنمک[۷]هایی از زنان برهنهاند، که الهۀ مادر را در هیئتی چکیدهنما[۸] و نزدیک به انتزاع[۹]، با صورت بیضیِ کشیده و بینی سهگوش، بهتجسم درآوردهاند. تمدن سیکلادی بر تمدن مینوسیِ[۱۰] همجوارش تقدّم زمانی داشت، و به موازات آن دوام آورد؛ تا اینکه هر دو تمدن در تمدن فراگیر میسنی (موکِنایی)[۱۱]، که در سرزمین اصلی یونان تکوین یافت، مستحیل شدند.
هنر مینوسی. هنر عصر مفرغ در جزیرۀ بزرگ کرت (ح ۲۳۰۰ـ۱۱۰۰پم)، که ارزش زیباشناختی والایی داشت و درعینحال گرایش هنری، و عشق به مواهب زندگیِ نهفته در سرشت قوم مینوسی را متجلّی میکرد. سفالینهها به نگارههای پرنشاط و خودانگیختۀ گیاهی و جانوری مزّین بود، و خمیدگیها با شکل و قوارۀ ظروف هماهنگی داشت. کاخهای فرمانروایان مینوسی، روزگاری به دیوارنگاره[۱۲]هایی نشاطانگیز در توصیف صحنههای زندگی روزمره، گیاهان، پرندگان، ماهیان جهنده، و یونسماهیها (دلفینها) آراسته بود، که امروزه فقط قطعاتی از آنها برجا مانده است. حوزۀ فرهنگی مینوسی براثر آتشفشان کوه تِرا[۱۳] (اکنون سانتورینی[۱۴]) منهدم شد، و پس از آن میسنیها (موکِناییها) زمام امور را در منطقۀ اژه بهدست گرفتند.هنر میسنی (موکِنایی) (ح ۱۵۸۰ـ۱۱۰۰پم). آثار هنری برجامانده از میسنیان، چه بهلحاظ سرشت و خصوصیات، و چه ازنظر مضامینِ تصویر شده، بازتاب اشتغالات جنگی آنان است. این قوم دژهای جنگی برافراشتند، همچون استحکامات اطراف شهر میسن (موکِنای)[۱۵]، حدود ۱۳۳۰پم ـ سردرِ ورودی این دژ را «دروازۀ شیران[۱۶]» خواندهاند، زیرا پیکرههای غولآسای دو شیر بر تختهسنگی عظیم بر فراز آن کندهکاری شده است. کاخهای میسنایی با دیوارنگارههایی چکیدهنما تزیین میشدند. سفالینههای میسنیها، بیشتر قدحهای پایهدار بزرگی با نام مخلوطکن[۱۷]، برای آمیختن آب و شراب، بودند که با نقش صحنههای نبرد تزیین میشدند. اما ودیعۀ اصلی تمدن میسنی به عالم هنر، فلزکاریهایی، بیشتر از مفرغ[۱۸] یا طلا، بود، که صورتک تدفینی پادشاه (ح ۱۵۰۰پم)، در موزۀ ملی آتن[۱۹] از آن جمله است. در دورههای بعد، یونانیان از ابتکارهای هنری و دستاوردهای تصویریِ میسنیان و دیگر تمدنهای دریاپیمای باستانی بهرۀ بسیار بردند.