حبیبالله شیبانی
حبیبالله شیبانی (کاشان 1263- برلین 1328ش)
حبیبالله شیبانی | |
---|---|
زادروز |
کاشان 1263ش |
درگذشت | برلین 1328ش |
ملیت | ایرانی |
تحصیلات و محل تحصیل | تحصیل در مدرسۀ "آلیانس"- تحصیل علم حقوق در دانشکدۀ حقوق سوئیس |
شغل و تخصص اصلی | فرمانده نظامی ایران در دوران قاجار و پهلوی |
گروه مقاله | تاریخ ایران |
فرمانده نظامی ایران در دوران قاجار و پهلوی، فرزند فرج اللهخان ندیمالدوله، که سرهنگ و مدتی نیز حکمران چند شهر بود.
حبیبالله تحصیلات مقدماتی و ابتدایی اش را در کاشان به انجام رساند و در تهران وارد مدرسۀ "آلیانس" فرانسوی شد و حدود شش سال آن جا تحصیلات متوسطه اش را ادامه داد.
در ۱۲۸۹ش برای تحصیل علم حقوق به سوئیس رفت و در دانشکدۀ حقوق ثبت نام کرد، اما پس از یک سال تغییر رشته داد و برای تحصیل در رشتۀ نظام، رهسپار فرانسه و وارد مدرسۀ افسری سن سیر پاریس شد و آخرین دورۀ مدرسه افسری را پیش از آغاز جنگ جهانی اول، به پایان رساند.
پس از آن، در ۱۲۹۴ش به ایران بازگشت و به استخدام ژاندارمری درآمد که توسط سوئدیها اداره میشد. او طی یک سال خدمت در ژاندارمری، دو درجه گرفت و به اولین مأموریت جنگی رفت که دستگیری و سرکوب نایب حسین کاشی بود. حبیبالله شیبانی طی مدتی کوتاه، راهزن معروف کاشان را متواری کرد، اما در همان درگیری چند گلوله به بازوی چپ او خورد و مجروح شد.
در جریان جنگ جهانی اول که ایران توسط قوای روس و انگلیس و عثمانی اشغال شد، او جزو ژاندارم های حامی دولت موقت ملی بود که در کرمانشاه با حمایت آلمان و عثمانی تشکیل شد. شیبانی در اراک و اصفهان، قنسولهای روس و انگلیس و رؤسای بانک شاهی را دستگیر کرد و خودش زمام امور را در دست گرفت. او یک افسر آلمانی تحت فرماندهیاش را به علت قصور در انجام وظیفه، در دادگاه صحرایی محاکمه و به تنزل درجه محکوم کرد. آلمانیها در مقابل، تقاضا کردند که وی از قوای مهاجرین خارج شود.
اصلان پاشا (فرمانده قوای عثمانی) با دیدن تدبیر و لیاقت حبیبالله شیبانی، او را به کار در ستاد فرماندهی عملیات عثمانی دعوت کرد. او مدتی در ارتش عثمانی خدمت کرد و فرمانده یک هنگ بود. سپس، از اسلامبول راهی اتریش شد و تا پایان جنگ جهانی اول، در اتریش اقامت داشت. بعد از آن که دولت ایران برای افسران و مأموران دولتی در غرب ایران که دولت موقت تشکیل داده بودند، قرار منع تعقیب و مجازات صادر کرد و به آن ها اجازه داده شد به ایران بازگردند، او و عدهای از افسران به ایران بازگشتند و با آخرین درجهٔ خود، مجدداً در ژاندارمری استخدام شدند.
شیبانی در جریان کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ش، فرمانده هنگ دوم ژاندارمری باغ شاه بود. او که از دوستان نزدیک سیدضیاءالدین طباطبایی بود، جذب شعارهای کودتاچیان و خودش یکی از عوامل کودتا شد. پس از کودتا، او مدتی حاکم نظامی تهران بود.
پس از تشکیل قشون متحدالشکل، او با درجهٔ سرهنگی به معاونت ارکان حرب کل قشون (ستاد ارتش) منصوب شد. در اوایل ۱۳۰۲ش، مجدد به فرانسه رفت و دورهٔ دانشگاه جنگ را گذراند. در ۱۳۰۵ش، شیبانی به ایران برگشت و به ریاست ستاد ارتش منصوب شد.
در جریان شورش عشایر فارس (بویر احمدی ها)، او با ارتقا یافتن به درجهٔ امیرلشکری (سرلشکری) مأمور خواباندن شورش شد. سرانجام، پس از دو سال غائله خاتمه یافت، اما رضا شاه که از عملکردش ناراضی بود، او را به تهران احضار کرد و به علت خبط نظامی او را تحویل دادگاه نظامی داد. دادگاه او را به سه سال زندان محکوم کرد.
شیبانی مدتی در زندان به سر برد تا اینکه به علت بیماری، از شاه تقاضای معالجه در اروپا را کرد که پذیرفته شد و به اروپا رفت.
ابتدا در سوئیس اقامت گزید و بعد مقیم آلمان شد و در برلین برای خودش خانهای خرید. در ۱۳۱۵ش و با توجه به طولانی شدن مدت توقف اش در اروپا، به تهران احضار شد، اما از بازگشت به ایران خودداری کرد. مرگ وی در آلمان در جنگ جهانی دوم و زمانی رخ داد که شورویها برلین را اشغال کرده بودند. علت مرگش در آلمان، اختلافش با روس ها بود که منجر به ترورش شد. شیبانی در هنگام مرگ ۶۵ سال داشت.