اروینگ، جان وینزلو (1942)
اِرْوینگ، جان وینْزْلو (۱۹۴۲) (Irving, John Winslow)
جان وينْزْلو اِرْوينگ | |
---|---|
زادروز |
۱۹۴۲م |
ملیت | امریكایی |
شغل و تخصص اصلی | نویسنده |
آثار | هتل نیوهمپشر (۱۹۸۱، به فیلم درآمده در ۱۹۸۴)؛ قواعد خاندان سایدر (۱۹۸۵، به فیلم درآمده در ۱۹۹۹) |
رماننویس و فیلمنامهنویس آمریکایی. بعضی از رمانهای پرماجرا و جذابش به فیلمهای سینمایی تبدیل شدهاند و نویسندهای است که توانسته اقبال منتقدان ادبیات را در کنار مخاطبان معمول به دست بیاورد.
در اکستر نیوهمپشایر[۱] به دنیا آمد. پدرش نویسنده و خلبان بود اما پیش از تولد جان همسرش را ترک کرد. ناپدری جان استاد دانشگاه بود و وی در فضایی مهیا برای پرداختن به ادبیات رشد کرد. ورزش کشتی از همان دوران مدرسه تبدیل به یکی از دغدغههای مهم اروینگ شد، تا حدی که در بسیاری از رمانهایش به آن پرداخت و تا چهل و هفت سالگی، تدریس در این رشتهی ورزشی را ادامه داد.
اروینگ اولین رمان خود، آزاد کردن خرسها[۲] را در بیست و شش سالگی منتشر کرد. وی این اثر را در دوران تحصیل خود در رشتهی مطالعات اروپایی[۳] دانشگاه وین[۴] آغاز کرده بود و در نهایت، آن را به عنوان پایاننامهی خود در کارشناسی ارشد کارگاه نویسندگان آیووا[۵] ارائه داده بود. رمان دربارهی برنامهی دو جوان است – یک دانشجوی اتریشی جوان و یک موتورسوار پرشور و عجیب و غریب - که تصمیم میگیرند تمامی حیوانات باغ وحش وین را آزاد کنند. داستان درست پس از پایان جنگ جهانی دوم آغاز میشود و البته پایانی فاجعهبار دارد.
دو رمان بعدی وی، آبچی[۶] و ازدواج 158 پوندی[۷]، علیرغم داستان جذابشان در جذب مخاطب ناتوان بودند و این مسئله اروینگ را بر آن داشت تا ناشر خود را تغییر دهد. چهارمین رمان وی، دنیا به روایت گارپ[۸] (۱۹۷۸) با ناشر جدید تبدیل به اثری بسیار محبوب و پرفروش شد و به جایزهی ملی کتاب[۹] رسید. در سال 1982 اقتباسی سینمایی از این اثر به روی پردهی سینما آمد و همچنین به تازگی سریالی اقتباسی بر مبنای آن در حال ساخت است.
این رمان دوران زندگی گارپ، از کودکی تا بزرگسالی را روایت میکند. مادر گارپ فمنیست سفت و سختی است که تمایل دارد تا بدون همراهی هیچ مردی فرزندش را بزرگ کند. بعدها چاپ زندگینامهی خودنوشت وی، مادر گارپ را تبدیل به نماد مطلوب فمنیستها میکند و بر زندگی پسرش نیز اثر مستقیمی میگذارد.
به دنبال موفقیت گستردهی این اثر، مسیر نویسندگی اروینگ نیز تغییر کرد و پس از آن، تمامی آثارش با استقبال عمومی مواجه شد. از جمله رمان بعدیاش هتل نیوهمپشر[۱۰] (۱۹۸۱، به فیلم درآمده در ۱۹۸۴) که علیرغم نظرات متضاد منتقدان، بسیار پرفروش بود. اثری دربارهی یک خانوادهی هفت نفرهی عجیب و غریب، متشکل از زن و شوهر و پنج فرزند که هر کدام روحیات متفاوتی با یکدیگر دارند.
اروینگ تا کنون شانزده رمان منتشر کرده و پنج فیلمنامه نوشته که همگی اقتباسی از رمانهای خودش بودهاند. مضامین مشترکی در آثار مختلف اروینگ تکرار میشوند از جمله تمایل برای ذکر سرگذشت شخصیتها از ابتدا تا انتها شبیه رویکرد دیکنز به داستان، حضور حیوانات به خصوص خرسها در داستان، حضور پررنگ ورزش کشتی و فرهنگی اروپایی خصوصاً اتریش و همچنین، دغدغههای برابری جنسی و مشکلات و سرخوردگیهای ناشی از تبعیض. از دیگر آثار اوست: پسر سیرك[۱۱] (۱۹۹۴) و بیوهی یكساله[۱۲] (۱۹۹۸).