بهار، محمدتقی (مشهد ۱۲۶۵ـ تهران ۱۳۳۰ش)
محمّدتقی بهار (مشهد ۱۲۶۵ـ تهران ۱۳۳۰ش)
محمدتقی بهار | |
---|---|
زادروز |
مشهد 1265ش |
درگذشت | تهران 1330ش |
ملیت | ایرانی |
شغل و تخصص اصلی | شاعر و محقق ادبیات |
شغل و تخصص های دیگر | سیاستمدار |
لقب | ملکالشعرا |
آثار | سبکشناسی یا تاریخ تطور نثر فارسی، تاریخ مختصر احزاب در ایران |
گروه مقاله | ادبیات فارسی |
خویشاوندان سرشناس | مهرداد بهار (فرزند) |
(ملقب به: ملکالشّعرا) شاعر و سیاستمدار ایرانی. پدرش، کاظم صبوری، ملکالشعرای آستان قدس رضوی بود. هنگامیکه محمدتقی نوجوان بود پدرش درگذشت و بهرغم همآوردان زیادی که در میان شاعران خراسان وجود داشت فرزند را به جانشینی پدر برگزیدند.
محمدتقی، که بسیار زود نام بهار را برای خود برگزید، از درسهای دو ادیب نامآور روزگار، ادیب نیشابوری اول و صید علیخان درگزی، بهره برد و بسیار زود به مبارزۀ سیاسی و اجتماعی دورۀ مشروطه کشیده شد. هم شعر میگفت و هم مقاله مینوشت. اما بهسبب توانایی ادبی، شعرهایش در ستایش آزادی، عدالت و میهن، بسیار زود، وی را به صف نخست شاعران آزادیخواه و میهندوست روزگار کشاند. در دورۀ پس از فتح تهران به پایتخت رفت و تکاپوهای سیاسی خود را پی گرفت و تا آستانۀ تشکیل حکومت پهلوی این تکاپوها را تداوم بخشید. مدت کوتاهی پس از شهریور ۱۳۲۰ دوباره به میدان سیاست بازگشت. اما عمدۀ فعالیتهای او در رُبعِ پایانی زندگیاش جنبۀ فرهنگی و پژوهشی داشت و با تألیف اثر پراهمیتی مانند سبکشناسی یا تاریخ تطور نثر فارسی (سه جلد، ۱۳۲۱ـ۱۳۲۶) به اوج خود رسید. با این همه، او در دهۀ پایانی زندگی به نوشتن بخشی از مشاهدات سیاسی خود با عنوان تاریخ مختصر احزاب سیاسی پرداخت. وی از اواخر حکومت قاجار تا آخر عمرش به صورت غیرمستمر چندین دوره نمایندۀ شهرهای مختلف ایران در مجلس و همچنین سال 1324 در کابینهٔ قوام برای چندماه وزیر فرهنگ بود.
بهار چند دوره به نشر روزنامههایی چون نوبهار و تازهبهار، بهویژه مجلّۀ دانشکده، در ۱۲۹۷ پرداخت. در این مجله، که تنها یک سال نشر یافت، همراه عدهای از ادیبان نوسنتگرا به انتشار مقالهها، شعرها و ترجمههایی در راهِ تلفیق سنت و تجدد پرداخت. با این همه، بهار، در درجۀ نخست، در مقام شاعری نوسنتگرا با تلفیق شیوۀ خراسانی با مفهومهای جدید شناخته میشود. تواناییهای وی، بهویژه در قصیدهپردازی، از نظر بسیاری از ادیبان و شعردوستان ایرانی بسیار درخور توجه است. به اعتقاد بسیاری از اینان، بهار یکی از چند قصیدهپرداز بزرگ تاریخ شعر فارسی و واپسین قصیدهپرداز بزرگ در این زبان شمرده میشود. دیوانش پس از مرگ، به کوشش برادرش، محمد ملکزاده، و سپس، بعدها به کوشش فرزندانش، مهرداد و چهرزاد بهار، نشر یافت.
محمدتقی بهار به بیماری سل درگذشت و در گورستان ظهیرالدولۀ تجریش تهران به خاک سپرده شد. مهرداد بهار، فرزندش، از برجستهترین پژوهشگران ایرانی در زمینۀ فرهنگ و زبان و اساطیر ایران باستان و خاصه اوستا بود.
برخی از آثار
- اندرزهای آذرباد ماراسپندان (ترجمهٔ منظوم از پهلوی)
- یادگار زریران (ترجمهٔ منظوم از پهلوی)
- زندگانی مانی
- گلشن صبا، فتحعلی خان صبا (تصحیح)
- تاریخ سیستان (تصحیح)
- رسالهٔ نفس ارسطو، ترجمهٔ باباافضل کاشانی (تصحیح)
- مجملالتواریخ والقصص (تصحیح)
- منتخب جوامعالحکایات، سدیدالدین عوفی (تصحیح)
- سبکشناسی (سه جلد)
- تاریخ مختصر احزاب سیاسی (دو جلد)
- دستور زبان فارسی پنج استاد (به همراهی قریب، فروزانفر، رشید یاسمی، همایی)
- دیوان اشعار
- تاریخ بلعمی، ابوعلی محمدبن محمد بلعمی (تصحیح) (به کوشش محمد پروین گنابادی)
- رساله در احوال محمدبن جریر طبری