پژوهشی در اصول اخلاق (کتاب)

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

(به انگلیسی: An Enquiry Concerning the Principles of Morals) تحقیقی فلسفی دربارۀ مبادی عمل اخلاقی، اثر دیوید هیوم، به انگلیسی. کتاب در واقع بازنویسی خلاصه‌شدۀ عامه‌فهم بخش‌های دوم و سوم رساله در طبیعت انسانی[۱] (۳ جلد، ۱۷۳۹ـ ۱۷۴۰م)، مهم‌ترین اثر فلسفی دیوید هیوم است که نخستین بار در سال 1751 منتشر شده است. هیوم پیش از اثر مذکور، تلخیص مشابهی از بخش اول رساله تهیه می‌کند که در سال 1848 با عنوان مقاله‌های فلسفی دربارۀ فهم آدمی[۲] (که بعداً عنوان جستاری دربارۀ فهم آدمی[۳] به آن داده شد) منتشر شده است. هرچند رساله در طبیعت انسانی خسته‌کننده و گاهی فاقد روح است، هیوم در پژوهشی در اصول اخلاق بر موضوع بحث و شیوه‌های بیان آن تسلط کامل دارد. با این‌حال، رساله سرشار از مباحث بنیادی و بسیار ژرف است.

روی جلد یکی از چاپ‌های زبان اصلی کتاب
روی جلد یکی از چاپ‌های زبان اصلی کتاب
از ترجمه‌های کتاب
از ترجمه‌های کتاب

پژوهشی در اصول اخلاقی علاوه بر این‌که در متن و بطن رساله در طبیعت انسانی چندمرتبه به فارسی برگردانده شده، به صورت مستقل نیز تاکنون سه‌بار با عناوین مختلف ترجمه و چاپ شده است: تحقیق در مبادی اخلاق، ترجمۀ رضا تقیان‌ورزنه (انتشارات گویا- 1377)؛ جستاری در باب اصول اخلاق، ترجمۀ مجید داودی (نشر مرکز- 1388)؛ کاوش در مبانی اخلاق، ترجمۀ مرتضی مردیها (انتشارات مینوی خرد- 1392). دو ترجمۀ اخیر چندین نوبت تجدید چاپ شده‌اند.


دربارۀ کتاب

در ابتدا مقدمات و کلیاتی مطرح ‌شده و فایده‌مندی فضیلت عمدۀ خیرخواهی مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه، به مواردی مانند خصایلی که برای ما مفیدند، خصایلی که برای ما دلپذیرند، خصایلی که برای دیگران دلپذیرند، جامعۀ سیاسی، عدالت و ... پرداخته شده است. هیوم در این کتاب خصلت قوام‌دهنده و مخصوصِ عملِ توأم با فضیلت را برجسته می‌کند. عمل توأم با فضیلت عبارت از این است که نسبت به دیگران و خود مفید و مطلوب واقع شویم. هیوم از این سخن نتیجه می‌گیرد که بنیاد خیر، مفید بودن است. و چون غالباً مسأله عبارت از رضایت دیگری است، اخلاق مبتنی بر تکبر و خودپسندی درست نیست. در این‌جا هیوم به مکتب شافتسبری[۴] و هاچسون[۵] نزدیک می‌شود که خیر را بیش‌تر موضوع ذائقه می‌دانند تا عقل، و در آخرین تحلیل آن را بر احساسات بنا می‌کنند. اگرچه عقل در تصمیمات اخلاقی وارد می‌شود، خصلت حسن و قبح اعمال از عقل ناشی نمی‌شود. نقش عقل صرفاً تمیز میان صحیح و غلط است. از مفهوم عام خیر و شر یا بررسی امور واقع، هرگز نمی‌توان «حسن» و «قبح» را استنتاج کرد. درست است که حسن و قبح از واکنش ذهن انسان به احساس لذت و المی ناشی می‌شود که یک عمل را به وجود می‌آورد، ولی هر لذتی خوب و هر المی بد نیست. ما اعمالی را اخلاقی می‌خوانیم که مفیدند؛ البته نه به حال خودمان، بلکه به حال کسانی که آن اعمال را انجام می‌دهند یا از نتیجۀ آن‌ها تاثیر می‌گیرند. این‌که چه‌گونه لذت یا نفع دیگری می‌تواند برای ناظر آن مطلوب باشد، دلیل آن «احساس همدردی» است که امری غیر قابل انکار است. بدون احساس همدردی، انسان اسیر نفع شخصی خواهد بود و اخلاقی وجود نخواهد داشت.




  1. Treatise of Human Nature
  2. Philosophical Essays Concerning Human Understsnding
  3. An Enquiry Concerning Human Understanding
  4. Shaftesbury
  5. Hutcheson