اصفهان، شهر

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی


اِصفهان، شهر

اصفهان، شهر
کشور پرونده:Flag of Iran.svg ایران
استان اصفهان
شهرستان اصفهان
جمعیت ۱,۶۰۲,۱۱۰ نفر (۱۳۸۵ش)
موقعیت ۳۵کیلومتری جنوب تهران، کنار زاینده‌رود
نوع اقلیم معتدل و خشک
ارتفاع از سطح دریا ۱,۵۷۵ متر
تولیدات و صنایع مهم نقره‌کاری، برنج‌کاری، قلمکارسازی، مینیاتورسازی، خاتم‌سازی، فرشبافی، نساجی و مصنوعات
برخی بناهای مهم کاخ عالی‌قاپو، مسجد شیخ‌لطف‌الله، مسجد شاه، عمارت چهل‌ستون، کاخ هشت‌بهشت، سی‌وسه پل، پل خواجو، کلیسای وانک، مسجد جمعه، مسجد جارچی، مسجد کلیم، مسجد سرخی، مسجد ایلچی، مدرسۀ چهارباغ، مدرسۀ جدّه، مدرسۀ کاسه‌گران، مدرسۀ ملاعبدالله، مسجد خان، مسجد درب جوباره، مسجد ساروتقی، مسجد سید، مسجد شعیا، مسجد ظلمات، مسجد علیقلی‌آقا، مسجد لُنبان، امامزاده جعفر، امامزاده شاه‌زید، آرامگاه بابارکن‌الدین، سَرْدرِ بقعۀ شیخ امیرمسعود، بقعۀ شهشهان، بقعۀ ستی‌فاطمه، مقبرۀ ملکشاه سلجوقی، مقبرۀ نظام‌الملک، منارجنبان، مدرسۀ نادرشاه، خانقاه شیخ‌ابوالقاسم، مقبرۀ سلطان‌سنجر، مقبرۀ پیر بکران، نقاره‌خانه، بازار شاهی، حمام علیقلی‌آقا، قیصریه، تالار اشرف،

واقع در مرکز کشور ایران و مرکز اداری استان و شهرستان اصفهان. با ارتفاع ۱,۵۷۵ متر، در دشتی در ۳۳۵کیلومتری جنوب تهران، کنار زاینده‌رود و سر راه تهران به شیراز، قرار دارد. اقلیم این شهر معتدل و خشک، میانگین حداکثر دمای آن ۲۴ درجۀ سانتی‌گراد، میانگین حداقل دمای آن ۹.۵ درجۀ سانتی‌گراد و میانگین بارش سالیانۀ شهر مذکور ۱۱۴ میلی‌متر، و جمعیت آن ۱,۶۰۲,۱۱۰ نفر است (۱۳۸۵). بعد از مشهد، سومین شهر بزرگ کشور است. پایتخت چند سلسله از شاهان ایران بوده است. رودخانۀ زاینده‌رود از میان آن می‌گذرد و پل‌های زیبا و تاریخی آن چشم‌اندازهای زیبا و خاطره‌انگیزی دارد. از قدیم، به‌ویژه از زمان صفویه، مرکز هنر و صنایع دستی بوده است. کوچ ارامنۀ هنرمند جلفای آذربایجان به جلفای اصفهان (۱۰۱۲ق) در صنعتی‌شدن این شهر و رونق یافتن هنر در آن تأثیر بسیاری داشته است. نقره‌کاری، برنج‌کاری، قلمکارسازی، مینیاتورسازی، خاتم‌سازی، و فرشبافی این شهر، نه فقط در ایران، در سراسر جهان شهرت دارد و به همین علت جزو یکی از بزرگ‌ترین شهرهای هنری جهان است و هنرآموزان بسیاری از سراسر جهان در دانشکدۀ هنر این شهر به آموختن هنر می‌پردازند. این شهر علاوه بر کارهای هنری سنّتی، در زمینۀ صنایع نوین، به‌ویژه نسّاجی، نیز پیشرفت درخور توجهی داشته است. قدیمی‌‌ترین کارخانۀ نساجی ایران در این شهر است و مصنوعات آن شهرت دیرینه دارند. اصفهان آثار هنری و بناهای تاریخی بسیار دارد؛ ازجمله میدان نقش جهان، خیابان چهارباغ، کاخ عالی‌قاپو، مسجد شیخ‌لطف‌الله، مسجد شاه، عمارت چهل‌ستون، کاخ هشت‌بهشت، سی‌وسه پل، پل خواجو، کلیسای وانک، مسجد جمعه، مسجد جارچی، مسجد کلیم، مسجد سرخی، مسجد ایلچی، مدرسۀ چهارباغ، مدرسۀ جدّه، مدرسۀ کاسه‌گران، مدرسۀ ملاعبدالله، مسجد خان، مسجد درب جوباره، مسجد ساروتقی، مسجد سید، مسجد شعیا، مسجد ظلمات، مسجد علیقلی‌آقا، مسجد لُنبان، امامزاده جعفر، امامزاده شاه‌زید، آرامگاه بابارکن‌الدین، سَرْدرِ بقعۀ شیخ امیرمسعود، بقعۀ شهشهان، بقعۀ ستی‌فاطمه، مقبرۀ ملکشاه سلجوقی، مقبرۀ نظام‌الملک، منارجنبان، پل شهرستان، مدرسۀ نادرشاه، خانقاه شیخ‌ابوالقاسم، مقبرۀ سلطان‌سنجر، مقبرۀ پیر بکران، نقاره‌خانه، بازار شاهی، حمام علیقلی‌آقا، درب امام، سَرْدرِ مسجد قطبیه، قیصریه، تالار اشرف، درب کوشک و بسیاری آثار دیگر. اصفهان در روزگار مادها جزو مملکت اَنشان بود؛ در زمان هخامنشیان گابایاکی نام داشت و کاخ‌های ییلاقی شاهان هخامنشی در آن قرار داشت. اشکانیان آن را به تصرف خود در‌آوردند و در زمان ساسانیان به جی موسوم شد. در هنگام فروپاشی ساسانیان و آغاز عصر اسلامی شامل دو شهر کنار هم، جی و یهودیه، بود. در زمان خلیفۀ عمر (۲۱‌‌ق)، به تصرف مسلمانان درآمد. در زمان مُعتَز، خلیفۀعباسی، اهالی این شهر شورش کردند و به‌شدت سرکوب و قتل عام شدند. پس از ۳۰۱ق، به دست سامانیان افتاد. رکن‌الدولۀ دیلمی بر وسعت آن افزود و در آبادانی آن کوشید. در ۴۲۱ق به تصرف سلطان محمود غزنوی درآمد. ملکشاه سلجوقی غالباً در اصفهان اقامت داشت و پس از مرگ در همین شهر و در کنار خواجه نظام‌الملک مدفون شد. مدتی پایتخت طغرل سلجوقی بود. از حملۀ مغول در امان ماند، اما امیرتیمور آن‌جا را ویران و اهالی آن را قتل‌عام کرد (۷۹۰ق). شاه‌عباس صفوی اول اصفهان را به پایتختی برگزید و به اوج جلال و شکوه رساند، تا جایی‌که مشهور است آن روز با نصف جهان برابری می‌کرد. سفیران و بازرگانان اروپایی در همین شهر پذیرایی می‌شدند، جهانگردان بسیاری از آن دیدن کردند و در وصف شکوه و عظمت آن کتاب‌ها نوشته‌اند. افغان‌ها پس از جنگ گلون‌آباد (۱۱۳۴ق) این شهر را تصرف کردند و به کشتار مردم آن پرداختند. طهماسب‌قلی (نادرشاه آینده)، هفت سال بعد، افغان‌ها را از اصفهان فراری داد و امنیت را به شهر بازگرداند. اما اوضاع شهر مذکور مدت‌ها ناآرام بود و کشمکش‌های حیدری و نعمتی بر وخامت وضع آن افزود و به‌مرور رو به‌ویرانی نهاد. ظل‌السلطان، پسر ناصرالدین‌شاه و حاکم اصفهان فعلی، بسیاری از آثار تاریخی شهر را ویران کرد و مصالح‌ آن را برای احداث کاخ شخصی خود (محل کنونی وزارت آموزش و پرورش واقع در خیابان اکباتان) به تهران حمل کرد و آن را پارک ظل‌السلطان نامید. رضاشاه پهلوی به اقتصاد و فعالیت‌های هنری اصفهان جانی تازه بخشید، کارخانه‌های نسّاجی چندی در آن تأسیس کرد و با احداث راه شوسه، تهران و اصفهان را به هم مرتبط کرد. اصفهان طی ۵۰ سال اخیر دوباره رو به‌ آبادانی نهاد و درشمار یکی از زیباترین و دیدنی‌ترین شهرهای خاورمیانه درآمد که گردشگران بسیاری از گوشه‌وکنار از آن دیدن می‌کنند.