بیضایی ، بهرام (تهران ۱۳۱۷ش)

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

بهرام بیضایی (تهران 5 دی ۱۳۱۷ش- )

بهرام‌ بیضایی
زادروز تهران ۱۳۱۷ش
ملیت ایرانی
شغل و تخصص اصلی نمایش‌نامه‌نویس، فیلم‌نامه‌نویس
شغل و تخصص های دیگر کارگردان
آثار همچون غروب در دیاری غریب (۱۳۴۳)، عموسیبیلو (۱۳۴۹)، رگبار (۱۳۵۰)، غریبه و مه (۱۳۵۲)، کلاغ (۱۳۵۵)، چریکۀ تارا (۱۳۵۷)، شاید وقتی دیگر (۱۳۶۶)، مسافران (۱۳۶۹)، سگ‌کشی (۱۳۷۹)
گروه مقاله تئاتر
بهرام بیضایی
بهرام بیضایی

نمایشنامه‌نویس، فیلمنامه‌نویس، و کارگردان ایرانی تئاتر و سینما. دلبستگی‌های او در مجموعۀ‌ آثارش (نمایشنامه‌، فیلم‌ و فیلمنامه)، عبارتند از مسألۀ هویت ‌گم‌شده‌، بازیابی اسطوره‌ها، حضور اشباح‌، جاذبه‌های‌ بصری‌، بازخوانی تاریخ‌، و گرفتاری‌های‌ اجتماعی‌ و روانی زن‌ در همۀ‌ دوره‌های‌ تاریخی‌. بیضایی تصویری‌ از تاریخ کهن‌ و معاصر ارائه‌ می‌دهد که‌ در آن‌ جهل‌، خرافات،‌ تناقض‌ها، و تعارض‌های‌ تاریخی‌ همواره‌ در شکل‌های‌ جدیدتر تکرار می‌شوند، و برخی از آنها ابعاد تشدیدیافته‌تری به‌ خود می‌گیرند. از این‌ نظر همۀ‌ آثارش‌، حتی‌ آنها که‌ شکل و ساختاری‌ معاصر و شهری‌ دارند، با هدف ‌بازشناسی نمونه‌های‌ کهن تاریخی‌ نوشته‌، ساخته‌، و پرداخته‌ شده‌اند، و اصطلاح‌ تاریخی‌ ـ نمادین‌ برازندۀ‌ آنهاست. بیضایی از زمان تحصیلش، نمایشنامه می‌نوشت ‌و تحقیق‌ می‌کرد. در نمایشنامه‌ها، فیلمنامه‌ها، و فیلم‌هایش همۀ‌ تجربه‌ها و دلبستگی‌هایش را دربارۀ‌ شیوۀ ‌روایت‌ حال‌ و گذشتۀ‌ تاریخی انسان به‌ نمایش گذاشته است، همچون عموسیبیلو (۱۳۴۹)، رگبار (۱۳۵۰)، غریبه و مه (۱۳۵۲)، کلاغ (۱۳۵۵)، چریکۀ تارا (۱۳۵۷)، شاید وقتی دیگر (۱۳۶۶)، مسافران (۱۳۶۹)، سگ‌کشی (۱۳۷۹) و وقتی همه خوابیم (۱۳۸۷). بیضایی به همان اندازه که در تکوین سنت نمایشنامه‌نویسی و همچنین تئاتر نوین ایران از مهم‌ترین و اثرگذارترین افراد است، به همان اندازه هم در سینما مؤلف و حائز اهمیت است.

خاندانش از چند نسل پیش از او از عالمان دینی، تعزیه‌گردانان و ادبای برجستۀ ساکن آران کاشان بوده‌اند و همین ریشه باعث انس یافتن بیضایی از کودکی با ادبیات و نمایش شد. پس از رها کردن تحصیل ادبیات در دانشگاه تهران، به پژوهش در زمینه‌های تعزیه در ایران پرداخت که حاصلش شد کتاب نمایش در ایران که معتبرترین پژوهش دربارهٔ نمایشِ سنّتیِ ایرانی شناخته شده است. بیضایی نوشتنِ نقد و پژوهش و مطالبِ پراکنده دربارهٔ نمایش و سینما و موسیقی فیلم را از همین دورۀ ترک تحصیل (از سال 1338ش) در نشریاتِ علم و زندگی، هنر و سینما، آرش، کیهان ماه، مجلّهٔ موزیک ایران و مجلّه موسیقی آغاز کرد. از آغاز دهۀ 1340 به صورت جدی به نوشتن نمایشنامه پرداخت و در میانۀ همین دهه با اجرای چندین نمایشنامه‌اش، در کنار اکبر رادی، غلامحسین ساعدی، بهمن فرسی و معدودی دیگر از ارجمندترین نمایشنامه‌نویسان نوگرای ایرانی قرار گرفت که سنت نمایش فارسی را به مدرنیته پیوند زدند. در سال 1349 فیلم کوتاه عموسبیلو و سال بعد اولین فیلم بلندش (رگبار) را ساخت. در مجموع از آغاز کار وی تاکنون بالغ بر 20 نمایشنامۀ او توسط خودش یا دیگران بارها بر روی صحنه برده شده است؛ 10 فیلم بلند را نوشته و کارگردانی کرده و افزون بر اینها بسیار نمایشنامه و فیلمنامه از او که هرگز حتی اجازۀ نشر هم نگرفته‌اند.

بیضایی پس از اقامتی کوتاه در اروپا، از نیمۀ دوم سال 1389 به دعوتِ بخشِ ایرانشناسی دانشکدهٔ انسانیّات و علوم دانشگاه استنفورد، به امریکا رفت و در بخش مطالعات ایرانی این دانشگاه مشغول تدریس و تحقیق شد. وی که هم‌اکنون در امریکا به همین کار مشغول است، از سال ۱۳۹۱ تاکنون نمایش‌هایی را در آمریکا به کمک همسرش، مژده شمسایی، به روی صحنه برده است.