امامت
امامت
در فرهنگ اسلامی، مقامی که دارندۀ آن ریاست امور دینی و سیاسی مسلمانان را برعهده دارد. امامت در طول تاریخ اندیشه اسلامی در میان فرقههای مختلف، تفسیرهای متفاوتی یافته است و در اینجا صرفاً به رویکرد شیعیان اثنی عشری، پس از تثبیت آن از ۲۶۰ق به بعد، اشاره میشود. در فرهنگ شیعه، امام جانشین پیامبر و مرجع دینی و معنوی مسلمانان است و انتخاب وی از سوی خداوند و نه امت صورت میگیرد. روش آگاهی مؤمنان از این انتخاب بهوسیلۀ نَصّ پیامبر یا امام قبلی و نیز ملاحظۀ ویژگی عصمت در شخص مورد نظر برای تصدی مقام امامت است. وظیفۀ چنین افرادی، در این مقام، که به نظر شیعیان دوازده نفر از عالمترین و متقیترین افراد خاندان پیامبرند، حفظ و تفسیر شریعت، تشخیص حق از باطل و هدایت مؤمنان در امور دنیوی و اخروی است. به اعتقاد شیعیان، امت مسلمان ممکن است دچار خطا و لغزش شوند ولی در حق امام چنین امکانی بهدلیل لطف خداوند وجود ندارد. امامیه همواره از این نظریه که در جامعۀ انسانی «امام» حجت خدا بر روی زمین است و در هیچ حال زمین از حجت خالی نخواهد بود، دفاع کردهاند. امام با توجه به علوم آبا و اجداد خود که از پیامبر بهارث رسیده و با توجه به همان لطف و امداد خداوندی که او را از خطا مصون نگه میدارد، پاسخ مسائل پیشآمده برای مؤمنان هر عصر را ارائه میکند و آموزههای دینی را از خطر تحریف نگه میدارد، لذا وجود او پس از پیامبر ضروری است. همچنین، به اعتقاد بسیاری از شیعیان چنانکه امام نسبت به ظاهر اعمال مردم، پیشوا و راهنماست، در باطن نیز سمت پیشوایی و رهبری دارد. او قافلهسالار کاروان انسانیت است که از راه باطن بهسوی خدا سیر میکند. از این نوع هدایت باطنی که از راه تصرف و تأثیر در دلهای انسانها حاصل میشود و آنها را به مراتب و درجات والای معنوی میرساند، به اقتباس از قرآن کریم به «هدایت به امر» تعبیر کردهاند (انبیا، ۷۳؛ سجده، ۳۴). نیز با حضور امام، زمامداری مسلمانان حق اوست. پس از رحلت امام یازدهم، امام حسن عسکری (ع)، اکثریت امامیه به امامت فرزند آن امام معتقد شدند و بهدلیل اعتقاد ریشهداری که از تداوم امامت در نسل امامان خبر میداد و روایاتی که دال بر وجود و ظهور قائم آل محمد تا آخرالزمان بود، به غیبت ایشان ایمان آوردند.