انسان شناسی فرانسه

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

انسان‌شناسی فرانسه (French Anthropology)

انسان‌شناسی فرانسه، اندکی پس از انسان‌شناسی انگلستان، در اواخر قرن ۱۹ پاگرفت. چهره‌های بنیادگذار انسان‌شناسی فرانسه، امیل دورکیم[۱] و مارسل موس[۲] بودند. انسان‌شناسی فرانسه در طول قرن ۱۹ تا نیمۀ قرن ۲۰، تقریباً به مطالعۀ انحصاری کشورهای مستعمره فرانسه می‌پرداخت. چندی است که انسان‌شناسان فرانسه در حوزه‌های روستایی و شهری نیز آغاز به کار کرده‌اند، اما این مطالعات چندان چشم‌گیر نبوده است. هرچند اکنون مستعمرات فرانسه به استقلال رسیده‌اند، اما افریقاشناسی[۳] در حوزۀ انسان‌شناسی، هنوز هم کاملاً در چارچوب انسان‌شناسی فرانسوی صورت می‌گیرد. پس از جنگ جهانی دوم، کلود لوی استروس[۴] شاخص‌ترین چهرۀ انسان‌شناسی فرانسه و بنیادگذار مکتب ساختارگرایی[۵] در این علم بود و نفوذی جهانی به‌دست آورد. انسان‌شناسی فرانسه همواره تحت تأثیر فلسفه بوده است و مارکسیسم[۶] نیز تأثیر نظرگیری بر آن، به‌ویژه در میان افریقا‌شناسان، گذاشته است.

 


  1. Emile Durkheim
  2. Marcel Mauss
  3. Africanism
  4. Claude Levi-Strauss
  5. structuralism
  6. Marxism