اپیکوری گرایی
اِپیکوریگرایی (Epicureanism)
تعالیم فلسفی دربارۀ طبیعت و اخلاق که سرچشمۀ آن آثار اپیکوروس است و شاگردان پرشور او نظیر لوکرتیوس[۱]، شاعر رمی، و دیوگنِس اونوآندایی[۲] (اوج شکوفایی در ۲۰۰م) آن را شرح و بسط دادند. اپیکوریان نظریۀ شناخت خود را بر ادراک حسی استوار کردند و حسها را شاهد صادق علتهایشان دانستند. آنها از نحوۀ ایجاد تأثرات حسی با اعیان، تبیینی پیچیده ارائه کردند و خطا را حاصل اختلال در جریان علّی دانستند. اپیکوریان نظریۀ فیزیکی خود را نیز بر همین اساس استوار کردند. طبق این نظریه هیچ چیز از عدم بهوجود نمیآید و معدوم نمیشود؛ تغییر از آرایش و ترتیب جدید اجسام پایدار ناشی میشود. عناصر بنیادی چیزها اتمهای نامرئیاند که در خلأ حرکت میکنند و با ترکیبشان اعیان پدیدار را بهوجود میآورند. روح انسانی از اتمهای بسیار ریز و متحرک ساخته شده است و گوهری غیرجسمانی یا نامیرا نیست. عقیدۀ اصلی اپیکوریان در حوزۀ اخلاق، آن است که خیر اعلا و غایت اصلی زندگی جستوجوی لذت و اجتناب از درد است. مردمان باید ترس از خدایان و جزای اخروی ـ به نظر آنان ـ را که هیچیک پایۀ منطقی ندارند، فراموش و به خاطر لذت زندگی کنند. لذتگرایی[۳] اپیکوری پرهیز از پریشانخاطری دنیوی و جستوجوی آرامش نفس[۴] و رهایی از تشویش و رنج را تبلیغ میکرد.