باروز، ویلیام (۱۹۱۴ـ۱۹۹۷)
باروز، ویلیام (۱۹۱۴ـ۱۹۹۷)(Burroughs, William)
ویلیام باروز William Burroughs | |
---|---|
زادروز |
1914 |
درگذشت | 1997 |
ملیت | امریکایی |
تحصیلات و محل تحصیل | دانشگاه هاروارد |
شغل و تخصص اصلی | نویسنده |
آثار | سور عریان، ماشین نرم |
گروه مقاله | ادبیات غرب |
نویسندۀ امریکایی. از تأثیرگذارترین نویسندگان دوران پس از جنگ. شهرت آثارش مرهون استفاده از نوپردازی، طنز سیاه، بیان صریح روابط همجنسگرایانه و بینش آخرالزمانی (اپوکالیپتیک) است. در ۱۹۱۴ با آلن گینزبرگ[۱] و جک کرواک[۲] ملاقات کرد که هر سه از اعضای معروف نسل بیت[۳] بودند. اولین رمان او، هروئینی[۴] (۱۹۵۳)، روایت مستندی است از اعتیاد او به هروئین و مهاجرتش به مکزیک که در آنجا در ۱۹۵۱ تصادفاً همسر عرفیاش را کشت. در ۱۹۵۴ در طنجه[۵] اقامت گزید و ضدّرمان معروف خود سور عریان[۶] (۱۹۵۹) را نوشت. پروندۀ این اثر به دادگاه فدرال کشیده شد ولی دادگاه طی حکمی تاریخی آن را مستهجن تشخیص نداد و همین امر راهگشای انتشار کتابهای مشابه دیگر شد و به حذف سانسور از دنیای نشر در امریکا کمک کرد. هنگام اقامت در پاریس شیوههای نگارشی خاصی بر پایه کولاژ ابداع کرد که محصول آن سهگانۀ علمی تخیّلی تکّهتکّه اوست: ماشین نرم[۷] (۱۹۶۱)، بلیتی که منفجر شد[۸] (۱۹۶۲) و نووا اکسپرس[۹] (۱۹۶۴). باروز برای نوشتن این کتابها روایتهایی از منابع مختلف را برید و بههم چسباند تا از این طریق به نتایج بدیع و خلّاقانهای دست یابد. رمانهای بعدی او که سبکی متعارفتر دارند، عبارتاند از شهرهای شب سرخ[۱۰] (۱۹۸۱)، آنجا که جادهها خاموشاند[۱۱] (۱۹۸۴) و سرزمینهای غربی[۱۲] (۱۹۸۷). «گزیدۀ نامهها ۱۹۴۵ـ ۱۹۵۹[۱۳]» را در ۱۹۹۳ منتشر کرد. باروز در سنت لوئیس[۱۴] میسوری بهدنیا آمد. در دانشگاه هاروارد تحصیل کرد و پس از فارغالتحصیلی با پول والدین ثروتمندش در نیویورک سیتی[۱۵] اقامت گزید. او در لارنسِ کانزاس[۱۶] درگذشت.