خطبه
خُطبه
(بهمعنی سخنرانی) در میان اعراب بسیار متداول بوده است. خطبهخوانان از مردمان سرشناس و برتر قبیله بهشمار میرفتند. برخی عقیده دارند که عربها، پیش از ظهور اسلام با اثر ارسطو «ریطوریقا» در فن خطابه آشنا بودند. آنان، غالباً نمایندگانی را که به منظور انجام مأموریتهای مهم به دربار پادشاهان و دولتهای بزرگ آن روزگار میفرستادند، از میان خطیبان برمیگزیدند تا بتوانند در آنجا با استفاده از مهارت خود، خطبههای مؤثر و مفید ایراد کنند. خطبه اکثم صیفی نزد خسرو انوشیروان از این دست است. پس از ظهور اسلام نیز خطابه به عنوان بهترین شیوه برای ترویج دین در نزد مسلمانان اهمیت ویژهای پیدا کرد. بزرگترین خطیب این دوره پس از پیامبر اعظم (ص) بیتردید علی بن ابی طالب (ع) بوده که نخستین خطبهاش را به هنگام دفن پیامبر، برفراز قبر ایشان ایراد کرده است: اِنّالصبر لجمیل الّاعنک ... در اسلام خطبه بهعنوان نوعی از مناسک دینی در بعضی عبادات گنجانده شده است؛ مانند خطبههای نماز جمعه، نماز عیدین، نماز استسقا و نیز خطبۀ پیش از عقد نکاح و در میان آن. به عقیده بسیاری از فقیهان، نه تنها سخن گفتن حین خطبه از سوی مستمعان حرام است، بلکه گوش سپردن به آن و درک مفاهیم آن نیز واجب شمرده شده است. دو خطبه در نماز جمعه، به مثابۀ دو رکعت نماز است. از قدیم رایج بود که در خطبهها، خلفا و پادشاهان را میستودند و خطبهها را به عربی ایراد میکردند. اما امروزه فارسی زبانان، تنها بخشی از خطبه که در آغاز آن به حمد و ستایش خدا و نَعت پیامبر (ص) و اولیا اختصاص دارد را به عربی میخوانند.