شاهنامه

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

شاهنامه

صفحاتی از شاهنامۀ شاه طهماسبی (نسخه‌ی چاپی)
صفحاتی از شاهنامۀ شاه طهماسبی (نسخه‌ی چاپی)
شاهنامۀ تصحیح خالقی مطلق
شاهنامۀ تصحیح خالقی مطلق

بزرگ‌ترین حماسۀ منظوم و منظومۀ تاریخی ایران به فارسی، سرودۀ حکیم ابوالقاسم فردوسی. این منظومه در بحر متقارب و در تاریخ ایران قدیم از آغاز تمدن نژاد ایرانی تا انقراض حکومت ساسانیان به‌دست اعراب است. شاهنامه دربرگیرندۀ سه دورۀ اساطیری، پهلوانی و تاریخی است. دورۀ اساطیری از عهد کیومرث تا ظهور فریدون، دورۀ پهلوانی از قیام کاوه تا قتل رستم و دورۀ تاریخی از عهد دارای دارایان تا هجوم تازیان و مرگ یزدگرد سوم است.

پس از مرگ دقیقی، که سرودن شاهنامه را آغاز کرده بود، فردوسی بر آن شد که کار او را پی گیرد. با اهدای شاهنامۀ منثور ابومنصوری به فردوسی، وی نظم شاهنامه را آغاز کرد و در واقع منبع اصلی کار فردوسی همین کتاب است. فردوسی نظم شاهنامه را در دورۀ سامانی و در سال‌هایی که موج ایران‌دوستی بالا گرفته بود آغاز کرد. نام شاهنامه در سرتاسر این منظومه نیامده است، اما از قدیم‌ترین زمان‌ها، از آن با شاهنامه و شهنامه یاد کرده‌اند. فردوسی منظومۀ خود را نامۀ باستان، نامۀ شهریار و نامۀ شهریاران پیش خوانده است. نخستین تدوین شاهنامه در ۳۸۴‌ق پایان پذیرفت که به هیچ شاهی پیشکش نشده بود. این تدوین را در ۲۵ سال انجام داده بود: «دو ده‌سال و پنج اندر این شد مرا ـ همه عمر رنج اندرین شد مرا». عروضی سمرقندی به این ۲۵ سال دو بار اشاره کرده است. فردوسی در این تاریخ، ۵۵‌ساله بود و دولت سامانی هم رو به زوال می‌رفت. وی تمام دارایی خود را صرف این منظومه کرده و حتی فرزند جوان ۳۷‌ساله‌اش را در آن روزها از دست داده بود. پس در ۳۹۴‌ق، که ۶۵‌ساله بود، تصمیم به اهدای شاهنامه به محمود غزنوی گرفت و طی مدت شش سال آن را به صورتی مقبول برای او درآورد و بدین ترتیب تدوین دوم شاهنامه را در ۴۰۰ یا ۴۰۱‌ق به پایان برد و به نام محمود غزنوی کرد. کتابی که به قول عروضی سمرقندی در ۷ مجلد بود، اما شاه غزنه به آن وقعی ننهاد.

شاهنامه یادگار قرن ۴، یعنی عصر خردگرایی، است. اساس حماسۀ ملی ایران بر نبرد جاودانی میان نیکی و بدی است. ارزش این منظومه متکی به الفاظ و صنایع لفظی آن نیست، بلکه براساس اندیشه‌هاست: اندیشه‌های والای انسانی، اندیشه‌های مرگ‌ناپذیر جاودانی. در شاهنامه بیش از هر کتابی نام ایران آمده است و روی‌هم‌رفته ۱۷۴۰‌بار از ایران و ایرانی یاد شده است. از آن‌جا که ایرانیان شاهنامه را از آن خود می‌دانسته‌اند بارها و از هر کتابی بیشتر استنساخ شده است و از این‌روی، جز تهذیب‌های فردوسی، اساس الحاقات از این ویژگی نشأت گرفته است. شاهنامه تأثیر فراوان در هنر تصویرگری در ایران داشته است. ظهور شاهنامه در ادبیات فارسی مایۀ پیداشدن نهضت خاصی شد و آن نهضتی است در نظم داستان‌های حماسی یا حماسه‌های دینی و تاریخی که از قرن ۵ تا ۱۴‌ق ادامه یافت. از آن منظومه‌ها می‌توان به گرشاسب‌نامۀ اسدی طوسی، بهمن‌نامۀ ایرانشان/ ایرانشاه بن ابی‌الخیر و کوش‌نامۀ او، فرامرزنامه، برزونامۀ منسوب به عطایی رازی، بانوگشسب‌نامه، شهریارنامۀ مختاری غزنوی، سامنامۀ خواجوی کرمانی، شاهنامۀ هاتفی، شاهنامۀ نادری عارف تهرانی و شهنشاه‌نامۀ فتحعلی‌خان صبای کاشانی اشاره کرد. بعد از یورش مغول پیروی از شاهنامه در مسیر سرودن منظومه‌های تاریخی افتاد و در دورۀ صفویه سرودن منظومه‌های دینی باب شد، اما هیچ‌کدام از این منظومه‌ها به پایۀ شاهنامۀ نرسیده است.

مشهور است که شاهنامه ۶۰هزار بیت بوده، اما تاکنون هیچ نسخه‌ای دارای آن شماره ابیات نیست. نُولدکۀ آلمانی تعداد ابیات ۴۰ نسخۀ خطی شاهنامه را مشخص کرده که اغلب آن‌ها میان ۴۸ تا ‌۵۲هزار بیت دارند. البته نسخی که ۶۰‌‌هزار بیت یا بیشتر دارد، جعلی و دارای ابیات الحاقی است. نخستین کسی که به لزوم مقابله و تصحیح نسخ شاهنامه پی برده و دست به این کار یازیده حمدالله مستوفی بوده است. او در مقدمۀ ظفرنامۀ خود (۷۳۵‌ق) گفته که، در مدت شش سال، ۵۰ نسخه را، که هریک در حدود ۵۰‌هزار بیت داشته، از نظر گذرانیده و نسخه‌ای شامل ‌۶۰هزار بیت تنظیم کرده که حتماً ابیات الحاقی فراوان دارد. دومین‌بار در ۸۹۲‌ق به دستور بایسنقر با مقابلۀ نسخ متعدد نسخه‌ای تدوین گردید.

بنداری اصفهانی نخستین کسی است که میان سال‌های ‌۶۲۰ـ‌۶۲۴‌ق شاهنامه را به عربی ترجمه کرد و نسخۀ فارسی شاهنامۀ او تدوین اول شاهنامه، یعنی متعلق به ۳۸۴‌ق، بوده است. شاهنامه در ‌۹۱۶ق به ترکی به کوشش علی افندی و به گرجی به همت سرافیون ساباش ویلی ( ـ‌۱۵۱۶) ترجمه شده است. متیو لامسدن نخستین کسی بود که به چاپ شاهنامه اقدام کرد و جلد اول آن را به‌چاپ رساند (کلکته، ۱۸۱۱). ادامۀ کار او توسط ترنر ماکان، از افسران انگلیسی در هند، پی گرفته شد و همۀ شاهنامه در ۴ جلد به‌چاپ رسید (کلکته، ۱۸۲۹). در ۱۸۲۶ ژول مول از طرف پادشاه فرانسه مأمور چاپ شاهنامه شد؛ او به مدت ۵۰ سال از روی ۳۶ نسخه، شاهنامه را تصحیح و چاپ کرد (۱۸۳۸ـ ۱۸۷۸) که، در مقابل نسخۀ فارسی، ترجمۀ فرانسۀ آن نیز آمده است. ولف فرهنگ خود را از این چاپ تهیه کرده است. وولَرس هلندی با مقابلۀ چاپ‌های کلکته و پاریس نسخه‌ای فراهم کرد که ناتمام ماند؛ ۲ جلد آن را خود به‌چاپ رساند (۱۸۷۷ و ۱۸۷۹) و جلد سوم آن توسط شاگردش لاندوشر به‌چاپ رسید (۱۹۲۴). در ۱۳۱۳ش مقارن با جشن هزارۀ فردوسی چاپ وولَرس به یاری عباس اقبال، مجتبی مینوی، سلیمان حییم و سعید نفیسی به‌چاپ رسید. از چاپ‌های دیگر شاهنامه چاپ مسکو است که در ۹ جلد منتشر شده است (۱۹۶۰ـ ۱۹۷۱). تاکنون قدیم‌ترین نسخۀ شاهنامه (نیمۀ اول آن) متعلق به موزۀ فلورانس به مورخ ۶۱۴‌ق است که ۲۰۰ ‌سال و اندی از تدوین دوم شاهنامه (۴۰۰/ ۴۰۱‌ق) فاصله دارد. شاهنامه به ۳۰ زبان دنیا ترجمه شده است. شاک در ۱۸۵۱ آن را به آلمانی ترجمه کرد. پیتری آن را به نظم ایتالیایی کشید (۱۸۸۶‌ـ‌۱۸۸۸). ژوکوفسکی، آ. کریمسکی، سوکولوف، لوزیمسکی هر کدام پاره‌ای از شاهنامه را به روسی ترجمه کرده‌اند. بسیاری از شاعران اروپایی از جمله یون هانری هاینۀ آلمانی، فرانسوآ کوپۀ فرانسوی، گوتۀ آلمانی و ماتیو آرنولد انگلیسی از شاهنامه تأثیر پذیرفته‌اند.

بزرگ‌ترین کوشش دربارۀ تصحیح شاهنامه کار جلال خالقی مطلق است. خالقی مطلق ۴۵ نسخه از شاهنامه را یافته و شانزده نسخه را گزیده و اساس قرار داده است. این تصحیح بین سال‌های 1366 تا 1386 در نیویورک به همت احسان یارشاطر به تدریج منتشر شد و نخستین بار نیز در سال 1386 به صورت کامل (در 8 جلد) توسط مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی در ایران به چاپ رسید.