شناخت شناسی (فلسفه اسلامی)
شِناختشناسی (فلسفه اسلامی)
فلاسفۀ اسلامی مانند بیشتر فلاسفۀ قرون وسطا، بهخلاف فیلسوفان عصر جدید در غرب، توجهی چندان به بحث شناخت نداشتهاند و بر طبق آموزههای ارسطویی، شناخت و حصول آن را بدیهی انگاشتهاند، اما با این حال در مباحث وجودشناسی، به پارهای از مباحث بنیادی شناخت مانند موارد زیر توجه کردهاند: ۱. در بحث وجود ذهنی و چگونگی حصول صورت ذهنی؛ ۲. در مسئلۀ کلی؛ ۳. در مباحث صدق و کذب قضایا؛ ۴. در مسئلۀ ارتباط نفس با بدن؛ ملاصدرا به نقش علم و کمالات در حرکت جوهری نفس پرداخته است. در میان فلاسفۀ متأخر اسلامی، نخستینبار علامه طباطبایی و مهدی حائری یزدی با تکیه بر مباحث علم حضوری، درصدد ارائۀ بنیاد منطقی شناختشناسی و چگونگی حصول مبادی اوّلی و ثانوی تفکر برآمدند.