ماهوی
ماهُویْ
(یا: ماهوی سوری) در شاهنامه، مرزبان (کنارنگ) مرو در روزگار یزدگرد سوم ساسانی. یزدگرد ماهوی را از شبانی به مرزبانی رسانیده بود. چون یزدگرد در جنگ با تازیان در مانده بود، از ماهوی یاری خواست. اما ماهوی که آرزوی شاهی در سر داشت، با نیزک طرخان (در شاهنامه: بیژن طرخان)، فرمانروای طرخاننژاد و ترک سمرقند، بر ضد یزدگرد متحد شد. نیزک سپاهی به فرماندهی برسام به جنگ یزدگرد فرستاد. ماهوی از یاری یزدگرد سرباز زد و یزدگرد تنها و درمانده به آسیا بیپناه برد. آسیابان و به روایتی سواران ماهوی، به فرمان او، یزدگرد را خفته در آسیاب یافتند و کشتند و پیکر او را به رود مرو انداختند. ماهوی که شنید راهبان جسد یزدگرد را از آب گرفته و به خاک سپردهاند، همۀ آنان را کشت و تاج شاهی بر سرنهاد. سپس قصد جنگ با بیژن و گرفتن متصرفات او، سمرقند، بخارا و چاچ، کرد، اما شکست خورد و به فرمان بیژن دست و پا و گوش و بینی او را بریدند و سپس در آتش افکندند.