مجوس
مَجوس
(يا: مُغ) کاهنان زردشتی[۱] ایران باستان که به تبحر در علم احکام نجوم شهرت داشتند. در حالی که عهد جدید[۲] در نسخۀ وُلگات[۳] لاتینی کتاب مقدس[۴] که مورد قبول کاتولیکهاست از آنها با نام مغان/مجوسان یاد میکند، نسخۀ مجاز کتاب مقدس پروتستانها آنان را «حکیمان» مینامد. مجوسانی که با هدایای طلا و کندر ومُرّ به دیدن عیسای نوزاد آمدند (دیداری که به نام «ستایش مجوسان[۵]» از آن یاد میشود) در روایات جدیدتر «سه شاه» خوانده میشوند به نامهای کاسپار[۶] و مِلکیور[۷] و بالتازار[۸]. در قرون بعد رفتهرفته، به کسانی که دارای قوای فوق طبیعی تصور میشدند، اصطلاح مجوس اطلاق و لفظ «مجوس اعظم[۹]» یا «سرمجوس[۱۰]» بهمعنی جادوگر بزرگ مصطلح شد. مجوس در قرآن و ادبیات اسلامی، نام عامِ زردشتیان است. این لفظ فقط یکبار در قرآن آمده است (حج، ۱۷). از این آیه چنین برمیآید که مجوس اهل کتاباند و در اسلام با توجه به حدیثی روایت شده از پیامبر(ص) با آنان چونان اهل کتاب معامله شده است. در اوستا بهصورت مغو آمده است. کلمۀ موبد که به پیشوای دین زردشتی اطلاق میشود از همین ریشه است. گروهی از ایرانیان پیش از ظهور زردشت که متمایل به دو مبدأ نور و ظلمت و یزدان و اهریمن بودهاند نیز مجوس خوانده میشوند. شهرستانی در المل و النحل مجوس را فرقهای اعم از زردشتی دانسته و آن را به کیومرثیه، زروانیه، زردشتیه و بهآفریدیه تقسیم کرده است. در انسان کامل آمده است که مجوس گروه آتشپرستان را گویند و در شرح مواقف آمده مجوس فرقهای است قائل به فاعل خیر «یزدان» و فاعل شر «اهریمن».