محمود آیرم
محمود آیرم (نیمۀ دوم ق 13ش- نیمۀ اول قرن 14ش)
محمود آیرم | |
---|---|
زادروز |
نیمۀ دوم ق 13ش |
درگذشت | نیمۀ اول قرن 14ش |
محل زندگی | ایران |
ملیت | ایرانی |
شغل و تخصص اصلی | فرماندۀ نظامی |
آثار | |
گروه مقاله | تاریخ ایران |
از نظامیان ارشد قزاق نزدیک به رضاشاه در سالهای پیش از حکومت و سالهای ابتدایی حکومت او. محمود فرزند محمود حسین خان، از صاحبمنصبان بریگاد قزاق، است که از خانوادههای ایرانی- قفقازی بودهاند که پس از عقد قرارداد ترکمنچای به ایران مهاجرت کردند. از سال تولد محمود آیرم اطلاع درستی در دست نیست، اگرچه استفانی کرونین[۱] در پژوهشی تحت عنوان ارتش و حکومت پهلوی حدود 1308ق (1269ش) را برای آن ذکر کرده است. این تاریخ با توجه به وقایع بعدی زندگی آیرم درست نیست و باید تاریخ تولد او را پیش از این دانست.
به نقل از کتاب کرونین، آیرم در ابتدا توسط پدرش در بخش ملزومات نیروی بریگاد به کار گمارده شده است. در تصرف تهران توسط مشروطهخواهان (1327ق) وی که با درجۀ سروانی فرماندهی چند قزاق را در پایگاهی نزدیک کرج داشت، با وجود روبرو شدن با نیروهای مشروطهخواه، از مقابل آنها گریخت. در کودتای 1299ش با درجۀ میرپنجی، رضاخان را با نیروهای قزاق تحت امرش همراهی کرد. در زمان حکومت سیدضیاء، حاکم نظامی تهران شد. زمانی که سردار سپه، به قصد نفوذ کردن در شهربانی، ژاندارمری را منحل کرد و عدهای از افسران جوان نظمیه را از آنجا به قزاقخانه و تعدادی از افسران سالخورده و مورد اعتماد خود را به نظمیه منتقل کرد، آیرم از جملۀ همین افراد بود که به شهربانی فرستاد و به قوامالسلطنه که رئیسالوزراء بود توصیه کرد تا او را به ریاست نظمیه منصوب کند، اما قوام نپذیرفت. از سال 1300ش رضاخان شروع به اجرای طرح گستردهای برای یکپارچه کردن نیروهای نظامی و تشکیل ارتش جدید دائمی در ایران کرد. هستۀ مرکزی این ارتش که مشتمل بر پنج لشکر بود، عناصر بریگاد مرکزی و ژاندارمی مورد اعتماد وی بودند. در این میان آیرم در سال 1301ش با درجۀ امیرلشکری (سرلشکری) به فرماندهی لشکر جنوب (شامل سپاه مناطق اصفهان، شیراز و کرمان) منصوب شد. وی با وجود مشکلات متعددی (از قبیل مسائل مالی و استخدامی و تجهیزاتی و آموزشی) نهایتا موفق شد در اصفهان لشکر تحت فرمان خودش را سازماندهی کند. در اواسط اردیبهشت همان سال (1301ش) ستاد لشکر را تشکیل داد و سرهنگ حیدرقلی خان پسیان (فرماندۀ ژاندارمری اصفهان) را به ریاست ستاد خود گمارد. در مدتی که آیرم فرمانده این لشکر بود توانست ماموریت درخوری را به انجام برساند: بازپسگیری قسمتی از بلوچستان ایران. او در درگیری با بلوچها و یاغیان، به ریاست محمدخان بلوچ، توانست قسمتی از بلوچستان ایران را آزاد و محمدخان را دستگیر و روانۀ تهران کند. با آغاز زمزمۀ تشکیل حکومت جمهوری در فروردین 1303 بایرم از اولین کسانی بود که در طرفداری از آن و نامزدی رضاخان اعلامیه صادر کرد. پس از سلطنت یافتن رضاشاه، آیرم به عنوان فرمانده لشکر جنوب، به همراه سرتیپ محمدحسین میرزا فیروز (رئیس ستاد همان لشکر) ماموریت یافتند که ضمن خلع سلاح عشایر، آنها را نیز به یکجانشینی وادار کنند. به دلیل برخورد خشونتآمیز با عشایر، گرفتن مالیات گزاف از آنها و همچنین اعمال حبس و بند تعدادی از روسای آنها، به علاوۀ رشوهخواری و فساد مقامات نظامی (خاصه خود آیرم)، در مناطق عشایرنشین فارس شورشهای گستردهای برپا و نهایتا آیرم در اواخر سال 1307ش توسط رضاشاه عزل گردید و به تهران خوانده شد. وی در تهران به زندان افتاد و اموالش هم مصادره شد. به دنبال آشوبی که به خاطر بیکفایتی آیرم در مناطق جنوبی و جنوب غربی ایران برپا شد، شاه در سال 1308 لشکر جنوب را منحل و به جایش چند تیپ دایر کرد.
آیرم پس از مدتی از زندان آزاد و بنا بر اقوال متفاوت یا از ارتش اخراج یا بازنشسته شد. از زمان درگذشت وی نیز اطلاع درستی در دست نیست.
منابع
- تاریخ بیستسالۀ ایران، حسین مکی؛ تهران: 1373.
- ارتش و حکومت پهلوی، استفانی کرونین، ترجمۀ غلامرضا علیبابایی، تهران: 1377
- شرح زندگانی من، عبدالله مستوفی؛ تهران، چاپ سوم: 1371
- خاطرات نخستین سپهبد ایران، احمد امیراحمدی؛ تهران: 1373
- شورش عشایری فارس (سالهای ۱۳۰۷- ۱۳۰۹)، کاوه بیات؛ تهران: 1365
- نظم و نظمیه در دورۀ قاجار، مرتضی سیفی قمی تفرشی؛ تهران: 1362
- رضاشاه و قشون متحدالشکل، باقر عاقلی؛ تهران: 1377
- ↑ Stephanie Cronin