منافق
مُنافِق
در اصطلاح قرآنی ـ کلامی کسی که در ظاهر مؤمن است، ولی در باطن کافر است و به خدا ایمان ندارد، به تعبیر دقیقتر نه از مؤمنان است نه از کافران، بلکه «مُذَبْذَب» و شکاک است؛ ولی چون شک او صادقانه نیست، در شک خود منفعتاندیش است، لذا هیچگونه معصومیتی ندارد (نساء: ۱۴۳). این واژه ۳۲بار در قرآن آمده است و خداوند در سورۀ بقره منافقان را کسانی توصیف میکند که ادعای ایمان به خدا و روز قیامت میکنند، اما در حقیقت درپی نیرنگزدن به خدا و مؤمنیناند و ایمان ندارند. (بقره، ۹۸) سورۀ شصتوسوم قرآن نیز بهنام «منافقون» است و بعضی صفاتِ آنان را توصیف میکند. خداوند آنها را به شدیدترین لحن نکوهش میکند و عذابی دردناک به آنان وعده میدهد (نساء، ۱۳۸) و جایگاهشان را در طبقۀ زیرین جهنم (نساء، ۱۴۵) در کنار کافران (نساء، ۱۴۰) دانسته است. به پیامبر (ص) دستور کارزار با منافقان و کفار، و نیز سختگیریکردن بر آنان یکسان داده شده است. (توبه، ۷۳۰). پیامبر (ص) چهار صفت برای منافق قائل شدهاند: ۱. امانتدار نیست؛ ۲. دروغ میگوید؛ ۳. پیمانشکنی میکند؛ ۴. به هنگام دشمنی مرتکب هر گناهی میشود. در قرآن گاهی نیز از آنان به تعبیر «الّذین نافقوا» (کسانی که نفاق ورزند) (آل عمران، ۱۶۷؛ حشر، ۱۱) یا «الّذین فی قلوبهم مرضٌ» (کسانی که در دلشان بیماریای هست/بیمار دلاند) (بقره، ۱۰؛ انفال، ۴۹؛ توبه، ۱۲۵؛ سورۀ «محمد(ص)»، ۲۰، ۲۹) یاد شده است.