وجدان
وجدان (conscience)
حس درونیِ اخلاقی برای تشخیص درست از نادرست. زیگموند فروید، روانکاو اتریشی، وجدان را خودِ برتر یا فراخود[۱] انسان میدانست. جوزف باتلر[۲]، متأله[۳] انگلیسی، که برجستهترین نظریهپرداز زمان خود دربارۀ وجدان اخلاقی بود، ندای وجدان را «چراغ راه خدا[۴]» خواند. او معتقد بود وجدان جزئی از طبیعت انسان[۵] است که او را بهسوی تحکیم اخلاقی نفس خویش هدایت میکند. کانت آلمانی آن را در جنب آسمان پرستاره، بزرگترین شگفتی آفرینش میشمارد. منتقدان این نظریهها ادعا میکنند که وجدان میزان معتبری برای توانایی ترجیح درست بر نادرست و خیر بر شر نیست. با رشد انسان، شخص بهصورت طبیعی میآموزد که تصمیمگیری کند و آثار تصمیمهایش را بر دیگران بسنجد. این جاست که وجدان وارد عمل می شود. گروهی بر این باورند که حضور وجدان در گرو تأثیراتی است که شخص در زندگی میپذیرد و به این بستگی دارد که چگونه تربیت شده است؛ به بیانی دیگر، رفتاری است که باید آموخته شود. علمای اسلامی غالباً وجدان را از مراتب نفس آدمی و معادل «نفس لوّامه» دانستهاند که شخص را پس از ارتکاب به کار خلاف ملامت میکند و به این وسیله حافظ حساسیت روح آدمی در برابر کارهای خلاف است. پدیدۀ عذاب وجدان نیز از این افق قابل فهم است. خداوند در قرآن کریم به نفس لوامه سوگند یاد کرده است (سورۀ قیامت، آیۀ ۲) و این نشاندهندۀ اهمیت تربیتی این نیروی درونی در وجود آدمی است.