ویگنر، یوجین (۱۹۰۲ـ۱۹۹۵)
ویگْنِر، یوجین (۱۹۰۲ـ۱۹۹۵)(Wigner, Eugene)
یوجین ویگنر Eugene Wigner | |
---|---|
زادروز |
بوداپست، مجارستان ۱۹۰۲م |
درگذشت | ۱۹۹۵م |
محل زندگی | مجارستان و امریکا |
ملیت | امریکایی |
تحصیلات و محل تحصیل | دانشگاه برلین در دهه ۱۹۲۰ |
شغل و تخصص اصلی | فیزیک دان |
گروه مقاله | فیزیک و مکانیک |
جوایز و افتخارات | کسب جایزه نوبل فیزیک (۱۹۶۳) به سبب وضع مفهوم پاریته یا نظریه تقارن در فیزیک هسته ای (مشترکا)، دریافت «جایزه اتم برای صلح» در ۱۹۶۰ |
فیزیکدان امریکایی، زادۀ بوداپست، مجارستان. بهسبب وضع مفهوم پاریته[۱] یا نظریۀ تقارن[۲] در فیزیک هستهای به جایزۀ نوبل فیزیک ۱۹۶۳ دست یافت. بنابراین قانون، همۀ فرآیندهای هستهای میبایستی از تصویرهای آینهایشان تمایزناپذیر باشند. در حالیکه پژوهشهای اولیۀ ویگنر در زمینههای واکنشهای شیمیایی، نظریۀ همچسبی فلزات[۳]، و نظریۀ گروه در مکانیک کوانتومی بود، پژوهشهای بعدیاش را بر ساختار هستهای متمرکز کرد پژوهشهای او عبارت بودند از مطالعات تشدید هستهای، اسپین الکترون، و نوکلیدهای آینهای که امروزه آنها را نوکلیدهای ویگنر[۴] مینامند. در چند پدیدۀ اتمی دیگر هم از نام ویگنر استفاده شد، ازجمله در اثر ویگنر، که عبارت از افزایش دمای سریع در پیل رآکتور هستهای است. این اثر وقتی اتفاق میافتد که موادی مثل گرافیت براثر بمباران ذرات در رآکتور متورم میشوند، تغییر شکل میدهند، و سپس مقدار فراوانی انرژی آزاد میکنند. علت آتشسوزی در نیروگاه ویندسکیل بریتانیا[۵] در ۱۹۵۷ همین اثر بود. ویگنر یکی از دانشمندانی بود که بهتشویق روزولت[۶]، رئیسجمهور امریکا، برای ساخت بُمب اتمی در ایالات متحده امریکا به کار پرداخت. او از ۱۹۴۲ تا ۱۹۴۵ از دانشگاه پرینستون[۷] مرخصی گرفت تا در دانشگاه شیکاگو به انریکو فرمی[۸] بپیوندد، و در آنجا با محاسباتی که انجام داد، در طراحی نخستین بمب اتمی نقشی کارساز داشت، هرچند که بعدها در این مورد چنین گفت: «ساخت سلاح بزرگ چیزی نیست که بتوانی به آن فخر کنی». بعد از جنگ جهانی دوم، طرفدار کنترل سلاحهای هستهای شد و بهسبب حمایت فعالانهاش از کاربردهای مسالمتآمیز انرژی اتمی، در ۱۹۶۰ به دریافت «جایزۀ اتم برای صلح» نایل آمد. ویگنر در مدرسۀ لوتری بوداپست درس خواند. دورۀ تحصیلات تکمیلیاش را در دهۀ ۱۹۲۰ در دانشگاه برلین گذراند و در آنجا در سمینارهای آلبرت اینشتین شرکت کرد. در ۱۹۳۰ به ایالات متحده امریکا مهاجرت کرد (و در ۱۹۳۷ به شهروندی این کشور پذیرفته شد). از ۱۹۳۰ تا ۱۹۳۶ در دانشگاه پرینستون و در ۱۹۳۷ در دانشگاه ویسکانسین[۹] تدریس کرد. سپس به دانشگاه پرینستون برگشت و در آنجا به مقام استادی ریاضی رسید (۱۹۳۸ تا ۱۹۷۱). در ۱۹۶۳ بهسبب کارهای متعددش در فیزیک هستهای و ذرات بنیادی به جایزۀ نوبل دست یافت. این جایزه بهطور مشترک به او و ماریا گوپرت ـ مایر[۱۰] و هانس ینسن[۱۱]، که کارهای جداگانهای انجام داده بودند، اعطا شد. بعد از بازنشستهشدن در ۱۹۷۱، به کارهای مورد علاقهاش در زمینۀ اثرات فناوری هستهای بر جامعه، ادامه داد.