پارسیفال
پارسیفال (Parsifal)
(یا: پِرسیوال[۱]) در اساطیر ژرمنی و افسانههای انگلستان، از شهسواران/شوالیههای آرتور شاه[۲]، پدر لوهنگرین[۳]. او بیش از دیگران با داستان جام مقدس[۴] مرتبط بوده است. پِرِدور[۵]، پهلوان ویلز، الهامبخش افسانۀ پارسیفال بوده است. او نخستینبار در منظومۀ پرسوال، یا افسانۀ جام[۶] (حدود ۱۱۹۰م)، اثر کِرتین دو تروا[۷]، دیده شد. مادرش، که بیوه است، او را در یکی از جنگلهای ویلز بزرگ میکند و او، در پی آشنایی با بعضی از شهسواران، به دربار آرتور راه مییابد. پس از چندی به درجۀ شهسواری میرسد، به بلانشفلور[۸] دل میبندد و به صیادشاه[۹] مجروح برمیخورد؛ هنگام صرف شام با او، نیزه و جام مقدس را میبیند، اما چیزی دربارۀ آنها نمیپرسد و همین به رنج و نابودی او منجر میشود. سرگذشت او، که در اثر کرتین دو تروا ناتمام مانده، الهامبخش افسانههای متعددی بوده است. در داستانی از مانسیه[۱۰]، که ادامۀ کار کرتین دو تروا است، و در پارتسیفال[۱۱] اثر ولفرام فون اشنباخ[۱۲]، که الهامبخش اپرای واگنر[۱۳] بوده است، و در پارسیفال اثر دیدو[۱۴]، به جام مقدس دست مییابد، اما در رُمانس منثور دیگری با عنوانپرلسوائوس[۱۵] قلعۀ جام[۱۶] را از شاهی جنگطلب تحویل میگیرد.