پوریا پورسرخ
پوریا پورسرخ (تهران 4 تیر 1356ش- )
پوریا پورسرخ | |
---|---|
زادروز |
تهران 4 تیر 1356ش |
ملیت | ایرانی |
تحصیلات و محل تحصیل | دکترای فیزیولوژی گیاهی |
شغل و تخصص اصلی | بازیگر سینما و تلویزیون |
آثار | روز سوم (۱۳۸۵)؛ آناهيتا (۱۳۸۷)؛ ناسپاس (۱۳۸۸)؛ آقای الف (۱۳۹۱)؛ لامپ صد (۱۳۹۲)؛ رستاخيز (۱۳۹۲)؛ به وقت خماری (1396)؛ چشم و گوش بسته ( ۱۳۹۸) |
گروه مقاله | سینما |
بازیگر ایرانی سینما و تلویزیون. فارغالتحصیل دورهی کارشناسی رشتهی اصلاح نباتات از دانشگاه شیراز و دروههای کارشناسی ارشد و دکترای فیزیولوژی گیاهی از تهران است. پورسرخ برای بازیهای تحسین برانگیزش در سریالهای تلویزیونی وفا و صاحبدلان و خاصه فیلم سینمایی روز سوم شناخته شده است.
وی فعالیت هنریاش را در سال 1381 با بازی در سریال تاریخی روزهای به یادماندنی آغاز کرد. سپس تا نیمهی دههی 1380 با بازی در دو مجموعهی تلویزیونی و فیلم سینمایی که به آنها اشاره شد (هرسه به کارگردانی محمدحسین لطیفی) به شهرت رسید. پورسرخ در بیست و پنجمین دورهی جشنوارهی فیلم فجر (1385) برای بازی در فیلم روز سوم نامزد دریافت جایزهی بهترین بازیگر نقش اول و برای بازی در سریالهای وفا، کیمیا و برادر نامزد دریافت تندیس حافظ بهترین بازیگر نقش اول مرد درام بوده است. نخستین بازی سینمایی پوریا پورسرخ در فیلم جنایت و جنحه (حمیدرضا محسنی- 1384) بوده که اکران عمومی نشده است.
گزیدهی مجموعههای تلویزیونی: روزهای به یاد ماندنی (همایون شهنواز و تورج منصوری- 1381)؛ فرار بزرگ (محمدحسین لطیفی- 1383)؛ وفا (محمدحسین لطیفی- 1385)؛ صاحبدلان (محمدحسین لطیفی- 1385)؛ ساعت شنی (بهرام بهرامیان- 1386)؛ شکرانه (سعید سلطانی- 1386)؛ روز حسرت (سیروس مقدم- 1387)؛ رستگاران (سیروس مقدم- 1388)؛ سقوط آزاد (علیرضا امینی- 1390)؛ ماتادور (فرهاد نجفی- 1391)؛ دختران حوا (حسین سهیلیزاده- 1391)؛ کیمیا (جوادافشار- 1389 تا 1394)؛ برادر (جواد افشار- 1395)؛ از یادها رفته (بهرام بهرامیان- 1396).
گزیدهی فیلمهای سینمایی: مهمان (سعید اسدی- ۱۳۸۵)؛ مصائب دوشيزه (مسعود اطیابی- ۱۳۸۵)؛ روز سوم (محمدحسین لطیفی- ۱۳۸۵)؛ آناهيتا (عزیزالله حمیدنژاد- ۱۳۸۷)؛ شير و عسل (آرش معیریان- ۱۳۸۸)؛ ناسپاس (حسن هدایت- ۱۳۸۸)؛ آقای الف (علی عطشانی- ۱۳۹۱)؛ لامپ صد (سعید آقاخانی- ۱۳۹۲)؛ رستاخيز (احمدرضا درویش- ۱۳۹۲)؛ ثبت با سند برابر است (بهمن گودرزی- 1395)؛ خالتور (آرش معیریان- ۱۳۹۶)؛ به وقت خماری (محمدحسین لطیفی- 1396)؛ چشم و گوش بسته (فرزاد موتمن- ۱۳۹۸).