کریستوا، یولیا (۱۹۴۱)
کریسْتِوا، یولیا (۱۹۴۱)(Kristeva, Julia)
یولیا کریسْتِوا Julia Kristeva | |
---|---|
زادروز |
1941م |
ملیت | فرانسوی |
شغل و تخصص اصلی | نظریهپرداز ادبی |
شغل و تخصص های دیگر | روانکاو، رُماننویس |
آثار | انقلاب در زبان شاعرانه (1974) |
گروه مقاله | ادبیات غرب |
بانوی روانکاو، نظریهپرداز ادبی و رُماننویسِ فرانسوی بلغاریتبار. با توجه به روانکاوی فروید و زبانشناسی ساختگرا رابطۀ بین زبان، جامعه و خود[۱] را تحلیل کرد. در کتاب نشانهشناسی[۲] (۱۹۶۹) ادعا کرد که «خود» حاصل زبان است و موجودیت ثابت و مستقلی ندارد. در نتیجه، عناصر سرکوبشده در زبان نظمیافتۀ جامعۀ بورژوازی (یعنی گفتمان مسلط اجتماعی) سرکوب میشود، و بهصورت عناصر سرکوبشدۀ «خود» ناهشیار (ناخودآگاه)[۳] درمیآید. او مفاهیم ضمنی سیاسی و فرهنگی این وضعیت را در کتاب انقلاب در زبان شاعرانه[۴] (۱۹۷۴) بررسی و ادعا کرد که شعر اساساً تجلی عناصر غیرعقلایی و سرکوبشدهای است که ناخودآگاه را بهوجود میآورند. شعر (و عوامل مختلکنندهای مانند خنده و لذت)، با نظم، عقلانیت و کنترل سرکوبگرانۀ گفتمان مسلط اجتماعی به چالش برمیخیزد. او بدینترتیب نشان داد که انقلاب در هردو سطح شخصی و سیاسی امکانپذیر است. کریستوا در دو کتابِ پریشانگویی[۵] (۱۹۷۷) و داستانهای عاشقانه[۶](۱۹۸۳) از علاقۀ خود به ارتباط بین زبان، تن و حدود هویت شخصی سخن گفته است. تحلیلهای او از جنسیت و «زنانگی»، بخش مهمی از مباحث فمینیستی است. از دیگر آثار اوست: در مورد زنان چینی[۷] (۱۹۷۴)، مطالعۀ فمینیستی انقلاب فرهنگی چین؛ و رُمانِ ساموراییها[۸] (۱۹۹۱).