کلارک هال
کلارک هال (1884-1952) (Clark Hull)
کلارک هال (Clark Hull) | |
---|---|
زادروز |
نیویورک 1884م |
درگذشت | 1952م |
ملیت | امریکایی |
تحصیلات و محل تحصیل | دریافت مدرک کارشناسی روانشناسی در 1913- مدرک دکترا در 1918 |
شغل و تخصص اصلی | روانشناس |
شغل و تخصص های دیگر | استاد دانشگاه ییل و ویسکانسین |
فعالیتهای مهم | تشریح یادگیری و انگیزه به واسطۀ قوانین علمیِ رفتار |
آثار | یک نظام رفتار، اصول رفتار، و هیپنوتیزم و تلقینپذیری |
رشته | روانشناسی و روانپزشکی |
پست تخصصی | عضو دپارتمان روانشناسی در ویسکانسین |
جوایز و افتخارات | رتبۀ 21 برجستهترین روانشناس قرن بیستم - دریافت نشان وارن از جامعۀ روانشناسی آزمایشی در ۱۹۴۵ |
(با نام کامل: کلارک لئونارد هال[۱]) روانشناس امریکایی که به دنبال تشریح یادگیری[۲] و انگیزه[۳] به واسطۀ قوانین علمیِ رفتار[۴] بود. هال برای بحثهایش با ادوارد تولمن[۵] و همچنین به جهت کارش در نظریۀ محرک[۶] شناخته شده است.
طبق گزارش مجلۀ علمی انجمن روانشناسی امریکا[۷]، منتشر شده در سال 2002، هال در رتبۀ 21 برجستهترین روانشناس قرن بیستم قرار گرفته است.
هال دوران بلوغ حرفهای خود را در دانشگاه ییل[۸] گذراند. او تحقیقاتی انجام داد تا نشان دهد که نظریههایش میتواند رفتار را پیشبینی کند.
کلارک هال در خانهای ساخته شده از تنۀ درخت در مزرعهای نزدیک آکرون[۹] در نیویورک[۱۰] متولد شد. پدرش مرد قوی و نیرومندی بود و رفتاری خشن داشت. و از آنجا که از دوران کودکی کار کرده بود، سواد چندانی نداشت و خواندن و نوشتن نمیدانست. مادرش زنی خجالتی از ایالت کونکتیکت[۱۱] بود و در 15 سالگی با پدرش ازدواج کرده بود. مادر کلارک خواندن را به پدرش یاد داده بود.
در سه یا چهار سالگی، هال به همراه خانوادهاش به مزرعهای در میشیگان[۱۲] نقل مکان کردند. آنجا، او و برادر کوچکترش، با انجام کارهای سخت و طاقتفرسا در اطراف خانه به امور مزرعه کمک میکردند.
کلارک در مدرسهای کوچک و تک اتاقی در روستای سیکلز[۱۳] ، که حدود بیست تا سی نفر جمعیت داشت، تحصیل کرد. به علت اینکه در مزرعه به خانوادهاش کمک میکرد، اغلب در مدرسه غایب بود. او مهارت اولیۀ خوبی در ریاضیات داشت، اما دستور زبان برایش کمی دشوار بود.
در 17 سالگی، امتحان آموزگاری داد و قبول شد. سپس در مدرسهای بسیار کوچک و تک اتاقه به تدریس پرداخت. مدتی بعد، وارد دبیرستان شد و ضمن تحصیل، کارهای سخت و طاقتفرسا نیز میکرد. پس از اتمام دبیرستان، برای ادامه تحصیل وارد آکادمی آلما[۱۴] شد. پیشرفت او در ریاضیات، بهویژه هندسه، همچنان ادامه داشت. علاقهاش به هندسه، به او الهام بخشید تا این فکر در او شکل بگیرد که ذهن چگونه میتواند ارتباطات جدیدی را بر اساس آنچه پیشتر شناخته شده است، ایجاد کند. طی مدت بودنش در آکادمی آلما بود که آثار باروخ_اسپینوزا[۱۵] را خواند و تحسین کرد، هر چند که سرانجام از مخالفانش شد. در شرایطی که چیزی به پایان فارغالتحصیلیاش نمانده بود، در مهمانیای شرکت کرد و به علت آلوده بودن غذا، مبتلا به حصبه[۱۶] شد. بسیاری از دانشآموزان بر اثر آن فوت کردند، اما کلارک جان سالم به در برد. هر چند که عارضۀ مختل شدن حافظه در به خاطر سپردن نام افراد، در ادامۀ زندگیاش همواره آزارش میداد.
کلارک پس از بهبودی، به آکادمی آلما بازگشت و شروع به خواندن ریاضیات، فیزیک و شیمی کرد و تصمیم گرفت مهندس شود. پس از دو سال بودن در آکادمی آلما، به مینه سوتا[۱۷] نقل مکان کرد تا به عنوان مهندس معدن[۱۸] کارآموزی کند. اما پس از دو ماه، مبتلا به بیماری فلج اطفال شد که تا حدودی او را فلج کرد و باعث شد یک پایش از کار بیفتد. به ناچار، یک سال در خانۀ پدری استراحت کرد و طی آن مدت فرصت یافت تا زندگیاش را بازنگری کند. علاقهاش به فلسفه، در نهایت او را به روانشناسی سوق داد و طی دوران بهبودی، به مطالعۀ روانشناسی پرداخت. او با خواندن کتاب "اصول روانشناسی"[۱۹] ویلیام_جیمز[۲۰] سفر خود را آغاز کرد. همچنین، علاقۀ خاصی به کارهای واتسون[۲۱] و پاولف[۲۲] پیدا کرد و به بازتابهای شرطی و یادگیری علاقهمند شد. او مقالههایی در خصوص شرطیسازی[۲۳] نوشت و چنین استدلال کرد که رفتارهای پیچیدۀ سطح بالا را میتوان بر اساس اصول اولیۀ شرطیسازی بیان کرد. در 1938، کتاب رفتار موجود زنده را نوشت که در واقع، خلاصهای از نظریهها و پژوهشهایش بود.
پس از یک سال، تصمیم گرفت برای تدریس به همان مدرسۀ تک اتاقه برگردد که حالا دو اتاق داشت. پس از دو سال تدریس و با پول کمی که پسانداز کرده بود، ازدواج کرد. کمی بعد، او و همسرش وارد دانشگاه میشیگان[۲۴] شدند. آنجا مطالعۀ رسمی روانشناسی او آغاز شد و در 1913 مدرک کارشناسی این رشته را دریافت کرد. پس از تدریس در کنتاکی[۲۵]، و پیش از رفتن به دانشگاه ییل، مدتی در دانشگاه ویسکانسین[۲۶] به تدریس پرداخت و در آن مدت، علایق خود دربارۀ تلقینپذیری[۲۷] و هیپنوتیزم[۲۸] را دنبال کرد. او در 1918 موفق به اخذ مدرک دکترا شد و پس از آن، به عنوان عضو دپارتمان روانشناسی[۲۹] در ویسکانسین ماند.
در ۱۹۴۵، نشان وارن[۳۰] را از جامعۀ روانشناسی آزمایشی[۳۱] دریافت کرد.
از دیگر آثار اوست: یک نظام رفتار[۳۲]، اصول رفتار[۳۳]، و هیپنوتیزم و تلقینپذیری[۳۴].
او در ۱۹۴۸ دچار حملۀ قلبی شد و چهار سال بعد درگذشت.
منابع:
https://en.wikipedia.org/wiki/Clark_L._Hull
https://www.verywellmind.com/clark-hull-biography-1884-1952-2795504
https://study.com/academy/lesson/clark-leonard-hull-methodology-theories.html
https://www.britannica.com/biography/Clark-L-Hull
- ↑ Clark Leonard Hull
- ↑ learning
- ↑ motivation
- ↑ behavior
- ↑ Edward Tolman
- ↑ drive theory
- ↑ (American Psychological Association (APA
- ↑ Yale University
- ↑ Akron
- ↑ New York
- ↑ Connecticut
- ↑ Michigan
- ↑ Sickels
- ↑ Alma Academy
- ↑ Baruch Spinoza
- ↑ typhoid
- ↑ Minnesota
- ↑ mining engineer
- ↑ Principles of Psychology
- ↑ William James
- ↑ Watson
- ↑ Pavlov
- ↑ conditioning
- ↑ University of Michigan
- ↑ Kentucky
- ↑ University of Wisconsin
- ↑ suggestibility
- ↑ hypnosis
- ↑ Department of Psychology
- ↑ Warren Medal
- ↑ Society of Experimental Psychologists
- ↑ A Behavior System
- ↑ Principles of Behavior
- ↑ Hypnosis and Suggestibility