انرژی هسته ای ایران
انرژی هستهای ایران
استفاده از انرژی هستهای در دوران محمدرضا پهلوی را آیزنهاور، رئیسجمهور وقت امریکا، به ایران پیشنهاد کرد و در ۱۳۳۵ش (۱۹۵۷) قرارداد همکاری در زمینههای غیرنظامی اتمی بین دو کشور امضا شد. بر پایۀ این قرارداد ایران چند کیلوگرم اورانیوم غنیشده برای مصرف پژوهشی از امریکا دریافت کرد. در پی قرارداد مذکور مؤسسۀ علوم هستهای، که زیر نظر سازمان پیمان مرکزی (سنتو) اداره میشد، از بغداد به تهران منتقل شد. در ۱۳۳۷ به دستور محمدرضا پهلوی یک مرکز پژوهش هستهای در دانشگاه تهران تأسیس شد و امریکا یک رآکتور پنج مگاواتی را به ایران فروخت و شرکت امریکایی این رآکتور پژوهشی را با ۵,۵۴۵ کیلوگرم اورانیوم غنیشده و ۱۱۲ گرم پلوتونیوم بهعنوان راهانداز رآکتور به ایران تحویل داد. در ۱۳۴۶ ایران پیماننامۀ منع گسترش سلاحهای هستهای را، که به صورت محدود بین چند کشور جهان بود، امضا کرد و در ۱۳۴۸ آن را در مجلس شورای ملی به تصویب رساند. شاه در ۱۳۵۳ش سازمان انرژی اتمی ایران را تأسیس و دکتر اکبر اعتماد را به ریاست آن منصوب کرد. در همین سال ایران وامی به مبلغ یک میلیارد دلار به کمیساریای انرژی اتمی فرانسه داد و از این وام برای ساخت کارخانه غنیسازی اورانیوم (متعلق به کنسرسیوم اورودیف) در تریکاستن استفاده شد و در مقابل، ایران صاحب ده درصد از سهام این کارخانه شد. سپس شاه و اکبر اعتماد به پاریس رفتند و قراردادهایی برای ایجاد پنج نیروگاه ۱۰۰۰ مگاواتی و دریافت اورانیوم لازم و نیز تأسیس یک مرکز پژوهشی با فرانسه منعقد کردند. همچنین ایران قراردادی را با شرکت کرافت ورک یونیون آلمانی برای خرید دو نیروگاه آب تحت فشار ۱۲۰۰ مگاواتی برای نصب در بوشهر امضا کرد. نیز قراردادی با شرکت فراماتوم فرانسه برای خرید دو نیروگاه ۹۰۰ مگاواتی برای نصب در بندرعباس امضا شد. براساس این قراردادها شرکت آلمانی و شرکت فرانسوی اورانیوم غنیشده را نیز تحویل میدادند و نیاز ایران را برای ده سال بعد تأمین میکردند. در ۱۳۵۳ یک گروه آلمانی از شرکت کرافت ورک یونیون کار برای نیروگاه بوشهر را براساس تفاهمنامۀ امضاشده شروع کرد و قرارداد این کار در ۱۳۵۴به امضا رسید. همچنین قراردادهایی برای تحویل ۲۰۰,۰۰۰ متر مکعب آب خالص و سوخت مورد نیاز برای نیروگاه امضا شد. یک سال بعد فرانسه موافقت کرد که دو نیروگاه هستهای ۹۰۰ مگاواتی به مبلغ دو میلیارد دلار برای ایران بسازد. قرار بود این نیروگاه در دارخوین، بر کرانۀ کارون و نزدیک اهواز ساخته شود و سازمان انرژی اتمی ایران این مبلغ را به شرکتهای فرانسوی فراماتوم، اسپی باتینیول و آلستوم آتلانتیک برای ساخت نیروگاه دارخوین پرداخت کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در ۱۳۵۷ امریکا تحویل اورانیوم بسیار غنیشده را به ایران متوقف کرد. ایران هم توافقنامۀ خود با کنسرسیوم اورودیف را لغو کرد و خواستار آن شد که وام یک میلیارد دلاری این کشور که برای تکمیل نیروگاه تریکاستن داده شده بود، باز پس داده شود. همچنین ایران پرداختهای خود به اورودیف را که برای خدمات غنیسازی اورانیوم از ۱۳۵۵ آغاز شده بود، متوقف کرد. ایران معاملۀ خود با فرانسویها در رابطه با ساختن نیروگاه برق هستهای دارخوین را نیز لغو کرد. اورودیف از ایران به دادگاه داوری اتاق بازرگانی بینالمللی در پاریس شکایت کرد. این دادگاه به توقیف اموال و داراییهای ایران در اورودیف رأی داد. در واقع تا وقوع انقلاب اسلامی رآکتور شمارۀ ۱ بوشهر به میزان ۸۵ درصد و احداث رآکتور شمارۀ ۲ نیز ۶۵ درصد پیشرفت فیزیکی داشتند. اما با پیروزی انقلاب اسلامی عملیات ساخت نیروگاه بوشهر، به منزلۀ بزرگترین پروژۀ هستهای خاورمیانه در زمان خود، متوقف و بسیاری از برنامههای هستهای دیگر نیز به تعطیلی کشیده شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی شرکت آلمانی زیمنس حاضر به تکمیل نیروگاه هستهای بوشهر نشد و به جای آن پیشنهاد تکمیل این طرح را با رآکتورهایی که با گاز طبیعی کار میکردند داد که ایران با آن مخالفت کرد و از آنجایی که آن زمان ایران نمیتوانست فشار بینالمللی چندانی به آلمان غربی وارد کند، مشاجرۀ حقوقی بر سر این طرحِ ناتمام تا ۱۳۶۶ ادامه یافت و ایران درخواست غرامت کرد، اما سرانجام شرکت زیمنس با حمایت کمیسیون تجارت بینالمللی در پاریس هیچ غرامتی به ایران پرداخت نکرد. ادامۀ ساخت این نیروگاه از ۱۳۷۵ به روسیه واگذار شد و قرار بود تا آغاز سال ۲۰۰۰ به پایان رسد. این موعد بهطور مکرر به تأخیر افتاد تا اینکه محمولههای سوخت نیروگاه در نیمه دوم ۱۳۸۶ وارد کشور شد. در پی فسخ یکجانبۀ قرارداد اورودیف فرانسویها اقامۀ دعوی کردند و شرکت اورودیف ادعای خسارت کرد ودر نهایت ۹۰۰میلیون فرانک از دو میلیارد دلار سرمایهگذاری ایران به منزلۀ خسارت تأمین شد و بقیۀ سهم ایران سالها بعد به صورت کالا توسط فرانسه با ایران تسویه شد. از طرف دیگر جنگ تحمیلیِ هشت سالۀ عراق علیه ایران نیز باعث تخریب برخی تأسیسات نیمهکارۀ هستهای و همچنین عدم فعالیت چشمگیر در زمینۀ تحقیقات هستهای شد. پس از پایان جنگ، ایران مقدمات تحقیقات هستهای را فراهم و با کمک دانشمندان داخلی به بومیسازی فناوری غنیسازی اورانیوم برای مصارف صلحآمیز پرداخت و به دنبال سالها تلاش موفق به غنیسازی و دستیابی به چرخۀ سوخت هستهای شد و به این ترتیب وارد باشگاه کشورهای هستهای گردید و روز بیستم فروردین بهعنوان روز پیروزی هستهای ایران نامگذاری شد. در این میان کشورهای غربی به ویژه امریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان از هیچگونه کارشکنی و تهدید و ارعاب حتی تهدید نظامی علیه ایران دریغ نکردند و مصرّانه خواستار تعلیق غنیسازی و برچیدن فناوری هستهای بودند و برای افزایش فشار به ایران، پروندۀ هستهای ایران را به شورای امنیت سازمان ملل متحد بردند و چندین قطعنامه برای تحریم ایران صادر کردند. سرانجام آژانس بینالمللی انرژی اتمی پس از چندین سال بررسی، صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای ایران و عدم انحراف آن را تأیید کرد و براساس گزارش مدیر کل آژانس در فوریه ۲۰۰۸ (اسفند ۱۳۸۶ش) تمامی مراحل گذشته و حال پروندۀ هستهای ایران مورد تأیید قرار گرفت. برخی از دستاوردهای ایران در زمینۀ انرژی هستهای از این قرار است: دستیابی به چرخۀ سوخت هستهای؛ اکتشاف و استخراج معادن اورانیوم و حفر اولین چاه به عمق ۳۷۰ متر در ساغند یزد؛ تولید کیک زرد در بندر عباس؛ ساخت کارخانه تولید غلات سوخت (ZPP)؛ ساخت کارخانه تبدیل اورانیوم اصفهان (UCF)؛ بهرهبرداری از پروژۀ آب سنگین اراک؛ طراحی رآکتور تحقیقاتی ۴۰ مگاواتی آب سنگین و شروع عملیات ساخت آن؛ تولید انواع رادیوداروها، رادیوایزوتوپها، لیزرها، ارائۀ خدمات پرتودهی و سایر محصولات و خدمات در زمینههای مختلف پزشکی، کشاورزی، صنعتی و خدماتی.