بلعمی، ابوعلی ( ـ۳۸۳ق)

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۵:۲۳ توسط DaneshGostar (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - '\\1' به '<!--1')
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

بَلعَمی، اَبوعلی ( ـ۳۸۳ق)

ابوعلی بلعمی
درگذشت ۳۸۳ق
ملیت ایرانی
شغل و تخصص اصلی دولتمرد
لقب امیرک بلعمی
آثار تاریخ طبری ؛ تفسیر طبری (هر دو ترجمه از عربی به فارسی)
گروه مقاله تاریخ ایران

(مشهور به امیرک بلعمی) وزیر سامانیان. پسر ابوالفضل‌ بلعمی‌ بود و به‌ شهر بلعم‌ در روم‌ (آسیای‌ صغیر) یا بلعمان، نزدیک‌ مَرو، منسوب‌ است‌. در ۳۴۹ق، در اواخر عهد امیر عبدالملک‌ بن‌ نوح‌ سامانی‌، ابوعلی‌ بلعمی‌ در‌پی‌ اتفاق و همدستی‌ با الپتکین‌ حاجب‌سالار به‌ جای‌ ابومنصور یوسف‌ بن‌ اسحاق به‌ وزارت‌ رسید و تعهد کرد تا هیچ‌ کاری‌ بی‌علم‌ و مشورت‌ الپتکین‌ نکند. با مرگ‌ عبدالملک‌ (۳۵۰ق) و جانشینی‌ امیرمنصور بن‌ نوح‌، ابوعلی‌ بلعمی‌ به‌ دلیل‌ همراهی‌ با موافقان‌ امیرمنصور، در مقام‌ وزارت‌ ماند. به‌ گفته‌ خواجه‌ نظام‌الملک‌ طوسی‌، ابوعلی‌ بلعمی‌ سران‌ اسماعیلیه‌ را، که‌ در زمان او‌ به‌ دعوتی‌ گسترده‌ در خراسان‌ و ماوراءالنهر پرداخته‌ بودند، تعقیب‌ و کیفر کرد. اما خود براثر بدگویی حاسدان‌ در بخارا یک‌ چند حبس‌ و سپس‌ آزاد گردید. وی‌ گویا به‌ بُست‌ نیز تبعید شد. از آن‌ پس‌ مقام‌ وزارت‌ چند گاه‌ میان‌ ابوعلی‌ بلعمی‌ و ابوجعفر عُتبی‌ دست‌ به‌ دست‌ شد. ازجمله‌ گزارش‌هایی‌ از وزارت‌ او در ۳۵۲ و ۳۵۶ق در دست‌ است‌. ابوعلی‌ بلعمی‌ در ۳۵۲ق به‌ فرمان‌ منصور بن‌ نوح‌، تاریخ‌ طبری‌ را از عربی به‌ فارسی‌ ترجمه‌ کرد. این‌ ترجمه‌ که‌ از آثار کهن نثر فارسی‌ دری‌ است‌، به‌ اعتقاد برخی‌ نویسندگان‌ معاصر نه‌ به‌ قلم‌ شخص‌ بلعمی‌، بلکه‌ تنها به‌ اهتمام‌ و عنایت‌ او صورت‌ گرفته‌ است‌. تفسیر طبری نیز به تشویق وی از عربی به فارسی برگردانده شد. گردیزی‌ مرگ‌ ابوعلی‌ بلعمی‌ را در ۳۶۳ق نوشته‌ است‌. اما گویا وی‌ تا سال‌ها پس‌ از آن‌ زنده‌ بوده‌ است‌. به‌ گفته‌ عُتبی‌ در تاریخ‌ یمینی‌، امیر نوح‌ بن‌ منصور سامانی‌ پس‌ از حملۀ‌ بُغرا خان‌ پادشاه‌ قراخانی‌ به‌ بخارا (در ۳۸۲ یا ۳۸۳ق) ابوعلی‌ بلعمی‌ را به‌ وزارت‌ برگزید. اما وی‌ به‌سبب‌ مشکلات‌ گوناگون‌ از عهدۀ‌ کار برنیامد و امیر نوح‌ ناگزیر وزارت‌ به‌ عبدالله‌ بن‌ محمد به‌ عُزَیر داد.