فیضی دکنی، ابوالفیض (اکبرآباد ۹۵۴ـ لاهور ۱۰۰۴ق)
فِیضی دکنی، ابوالفیض (اکبرآباد ۹۵۴ـ لاهور ۱۰۰۴ق)
ابوالفیض فِیضی دکنی | |
---|---|
زادروز |
اکبرآباد ۹۵۴ق |
درگذشت | لاهور ۱۰۰۴ق |
نامهای دیگر | فَیّاضی دکنی |
شغل و تخصص اصلی | دولتمرد |
شغل و تخصص های دیگر | ادیب، مترجم و شاعر |
لقب | ملکالشعرا، فیضی و فیّاضی |
آثار | طباشیر الصبح |
گروه مقاله | ادبیات فارسی، تاریخ جهان |
(یا: فَیّاضی دکنی؛ ملکالشعرا، متخلص به فیضی و فیّاضی) دولتمرد، ادیب، مترجم، و شاعر پارسیگوی شبهقاره. نیاکان او از یمن به هند کوچیدند. فیضی نخست از پدر و سپس از حسین مروزی فنون ادب آموخت. بهسبب اتهام به الحاد، یکچند، او و خانوادهاش متواری شدند تا آنکه در ۹۷۴ق به دربار جلالالدین اکبر گورکانی راه یافت. در ۹۸۷ق تربیت سه فرزند اکبر را بهعهده گرفت و در ۹۹۰ق صدارت آگره، کالنجر، و کالپی به او سپرده شد. در سفرهای سفارتی خود، با ملک قمی و ظهوری ترشیزی دیدار کرد. در زمینههای تاریخ، لغت، پزشکی، ریاضی، و تفسیر نیز توانا بود. فیضی با برادرش، ابوالفضل علّامی، و با حمایت اکبرشاه گورکانی، دین الهی را از تلفیق اسلام و مذهب هندوان برای رفع نفاق بهوجود آوردند، اما مورد لعن قرار گرفت. پس از غزالی مشهدی، دومین کسی است که در دربار سلاطین تیموری لقب ملکالشعرایی گرفته است. در شعر از ابوالفرج رونی پیروی میکرد. برای نشاندادن برتری خود بر برادرش، که تخلصِ علّامی داشت، در اواخر عمر تخلص فیاضی را برگزید. او پنج مثنوی دربرابر خمسه نظامی بهنامهای سلیمان و بلقیس، هفت کشور، اکبرنامه، مرکز ادوار (کانپور، ۱۸۷۳) و نل و دَمَن (کانپور، ۱۹۰۴) سرود که فقط دو اثر آخر را به اتمام رساند. کلیات فیضی که بهدست خود فیضی گزیده شده و بهنام طباشیرالصبح بهچاپ رسیده است (تهران، ۱۳۶۲ش). از دیگر آثارش: مواردالکلام در اخلاق و سواطعالالهام در تفسیر قرآن که هر دو بینقطهاند (لکهنو، ۱۳۰۶ق)؛ ترجمۀ لیلاوتیِ بهاسکرا اچاریۀ دکنی در ریاضی از سانسکریت به فارسی؛ ترجمۀ منظوم رامایانا به فارسی که به او منسوب است؛ ترجمۀ دو بخش از مهابهاراتا؛ وظیفۀ فیضی که ترجمه راماین است؛ لطیفۀ غیبی/انشای فیضی که مجموعۀ نامههای اوست.