روزنامه و روزنامه نگاری در ایران

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۵:۲۳ توسط DaneshGostar (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - '\\2' به '<!--2')
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

روزنامه و روزنامه‌نگاری در ایران

روزنامه و روزنامه‌نگاري در ايران
روزنامه و روزنامه‌نگاري در ايران
روزنامه و روزنامه‌نگاري در ايران
روزنامه و روزنامه‌نگاري در ايران

روزنامه نشریه‌ای است ادواری که در فاصله‌های منظم، به‌شکل روزانه یا هفتگی، صبح یا عصر منتشر می‌شود و شمارگان آن با توجه به مخاطبان آن متفاوت است. در این مقاله علاوه بر روزنامه، به نشریات ادواری دیگر ازجمله مجله‌ها نیز اشاره شده است. روزنامه یا کاغذ اخبار جزو نشریات ادواری به‌حساب می‌آید. نشریات ادواری شامل روزنامه‌ها و مجلات می‌شود و نشریات غیر ادواری شامل کتاب. واژۀ کاغذ اخبار از راه فارسی هند وارد فارسی ایران شد، گرچه هم‌زمان واژه «گازِت» نیز به‌کار می‌رفت. میرزا صالح شیرازی، اولین خبرنگار و پدر روزنامه‌نگاری ایران، که از طرف عباس میرزا به انگلستان سفر کرد، در سفرنامۀ خود کاغذ اخبار را به‌کار برده است. گاهی کاغذ اخبار را خلاصه می‌کردند و «کاغذ» را به‌صورت جمع «کاغذات» می‌آوردند، اما کاربرد جزء دوم، یعنی «اخبار»، به‌جای «کاغذ اخبار» گسترده‌تر بود. با «اخبار» واژه‌های ترکیبی دیگر هم به‌معنای روزنامه ساخته‌اند، ازجمله «ورق اخبار» و «گازت اخبار» و «اخبارنامه». آنچه روشن است این است که در فارسی ایران عصر امیرکبیر سه واژۀ کاغذ اخبار، گازت و روزنامه هم‌زمان به‌کار می‌رفته است. روزنامه [معرّب آن روزنامج (روزنامجه) به‌معنای یادداشت روزانه در امور مالی و اداری] واژه‌ای فارسی است که کاربردش به‌معنای امروزی در میان ایرانیان و در ایران آغاز شد. با انتشار روزنامۀ وقایع اتفاقیه (۱۲۶۷ق) واژۀ روزنامه که جزء نام نشریه بود، کاربرد واژه‌های کاغذ اخبار و گازت و غیره را کنار زد. عرب‌ها نیز در مقابل newspaper از واژۀ جریده به‌معنای دفتر ثبت و حساب استفاده کردند. پس از متداول‌شدن جریده به‌معنای روزنامه در میان عرب‌ها، ابتدا به زبان ترکی و پس از آن به زبان فارسی راه یافت. واژۀ مطبوعات نیز از عثمانی وارد زبان فارسی شد و در ۱۲۸۰ق «ادارۀ مطبوعات دولتی» شکل گرفت. یک شماره روزنامه را «نسخه» می‌نامیدند، ولی «طغرا» نیز رایج بود. نسخه را به‌جای شماره نیز به‌کار می‌بردند. در دورۀ قاجار با حمایت عباس میرزا (۱۲۰۳ـ۱۲۴۹ق) دستگاه چاپ به تبریز وارد شد و نخستین چاپخانه در دورۀ صفویه دایر شد. روزنامۀ ملا جلال/تاریخ عباسی، از ملا جلال منجم ( ـ۱۰۲۹ق) در تاریخ دورۀ شاه‌عباس صفوی اول (۹۹۶ـ۱۰۳۸ق) و روزنامۀ میرزا محمد کلانتر فارس در شرح وقایع قسمت‌های جنوبی ایران در ۱۱۴۲ تا ۱۱۹۹ براساس یادداشت‌های روزانۀ مؤلفانشان پدید آمده‌اند. در یک تقسیم‌بندی کلی می‌توان مطبوعات ایران را به سه دوره تقسیم کرد: الف) از آغاز پیدایش تا انقلاب مشروطه؛ ب) از انقلاب مشروطه تا پایان سلطنت پهلوی؛ ج) مطبوعات بعد از پیروزی انقلاب اسلامی. براثر نفوذ انگلیسی‌ها در هند، چاپخانه و روزنامه‌نویسی در هند رشد زیادی کرد و اولین روزنامه‌های فارسی به‌معنی جدید آن در هند منتشر شد، مثل مرآةالاخبار، جام جهان‌نما، اخبار سیرام‌پور و آینه سکندر. در سومین سال پادشاهی محمدشاه قاجار دورۀ مطبوعات دولتی (۱۲۱۶ـ۱۲۸۵ش) آغاز شد. نخستین روزنامۀ فارسی ایران نام مشخصی ندارد و به انگیزۀ نخستین‌بودنش گاهی به نام «اولین روزنامۀ ایران» و زمانی با نام کاغذ اخبار از آن یاد شده است؛ حتی به‌دلیل دست‌اندرکاربودن میرزا صالح شیرازی در انتشار آن به آن «روزنامۀ میرزا صالح شیرازی» نیز می‌گویند. تنها یک نسخه از نخستین شمارۀ آن در ایران و دو شماره هم در کتابخانۀ بریتانیا به‌دست آمده است. در اوایل پادشاهی ناصرالدین‌شاه، سیزده سال پس از انتشار اخبار، دومین روزنامۀ ایران به‌نام زاهریر دباهرا، به‌معنای پرتو روشنایی، ارگان هیئت مذهبی امریکایی بوستون به زبان آسوری (سریانی شرقی جدید) در ارومیه (اولین و قدیم‌ترین نشریۀ منظم شهرستان) منتشر شد (ذیحجۀ ۱۲۶۵ق، آذر ۱۲۲۸ش). انتشار اولین روزنامۀ منظم فارسی وقایع اتفاقیه ۱۰ سال ادامه یافت. شمارۀ یکم آن در پنجم ربیع‌الثانی ۱۲۶۷ق (۱۸ بهمن ۱۲۲۹ش) با نام روزنامۀ اخبار دارالخلافۀ تهران به مدیریت ابوالحسن‌خان غفاری کاشانی (صنیع‌الملک) نقاش‌باشی دربار منتشر شد. سپس نام آن به روزنامۀ دولت علیۀ ایران تغییر کرد. از همین دوره واژۀ روزنامه مفهوم جدید خود برابر با newspaper را یافت. روزنامۀ دولت علیۀ ایران ترتیب شماره‌گذاری روزنامۀ وقایع اتفاقیه را حفظ کرد و به‌همین دلیل اولین شمارۀ آن رقم ۴۷۲ را دارد که نسخه‌هایی از آن در کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران، مجلس و آستان قدس رضوی و دانشگاه پرینستون نگهداری می‌شود. در ۱۲۸۰ق رئیس ادارۀ مطبوعات دولتی میرزا ابوالحسن‌خان غفاری، ملقب به صنیع‌الملک، اولین روزنامۀ علمی به نام روزنامۀ علمیّۀ دولت علیّۀ ایران را منتشر کرد که به دانش‌های گوناگون می‌پرداخت. در ربیع‌الاول ۱۲۸۳ق ناصرالدین‌شاه فرمان داد تا چهار نشریۀ ماهانه منتشر شود: نشریۀ دولتی مصور، نشریۀ دولتی بدون تصویر، روزنامۀ ملی (نخستین شمارۀ آن روزنامۀ ملت سَنیّۀ ایران نام داشت که در ۱۵ محرم ۱۲۸۳ق/۱۰ خرداد ۱۲۴۵ش منتشر شد) و روزنامۀ علمی (محرم ۱۲۸۳ق). اما نشریۀ دولتی بدون تصویر هرگز چاپ نشد. با گسترش کار چاپ کتاب و روزنامه و افزایش ارتباط با خارج، دستگاه ممیزی پدید آمد. روزنامه‌ها در تنظیم مطالب به اخبار داخلی و خبرهای خارجی زیر عنوان اخبار دول خارجه یا اخبار خارجه توجه می‌کردند؛ گاهی مطالب غیر خبری مثل نرخ کالاها یا اخبار مربوط به ادبیات و فرهنگ و علم نیز در آن‌ها آورده می‌شد. ازجملۀ نوآوری‌ها در آن مقطع اختصاص قسمتی از روزنامه به پاورقی و ستونی ویژۀ درگذشتگان بود. از ۱۲۸۷ق/۱۲۴۹ش (۲۶ سال آخر سلطنت ناصرالدین‌شاه) به‌دلیل شرایط اجتماعی حاکم و ارتباط با دول خارجی وضعیت روزنامه‌نگاری نیز دستخوش تغییر شد. از روزنامه‌هایی که در دوره‌های ناصری و مظفری در خارج از ایران منتشر و زمینه‌ساز انقلاب مشروطیت شدند می‌توان به روزنامه‌های اختر (۱۲۹۲ق) به مدیریت آقا محمدطاهر قراچه‌داغی تبریزی در استانبول، قانون (۱۳۰۷ق) به اهتمام ملکم‌خان ناظم‌الدوله در لندن، کلکته (هند) و حکمت (۱۳۱۰ق) چاپ قاهره و عروةالوثقی به زبان عبری اشاره کرد که ازجمله روزنامه‌های اصلاح‌طلب و پیشتاز به‌حساب می‌آمدند. از ۱۲۸۷ق، محمدحسن‌خان (صنیع‌الدوله، اعتمادالسلطنۀ بعدی) بر تمام کارهای چاپ و نشر کتاب و روزنامه در ایران نظارت می‌کند. پس از تأسیس دارالطباعه، که ریاست آن با اعتمادالسلطنه بود، سه روزنامۀ پایتخت روزنامۀ علمیۀ دولت علیۀ ایران، روزنامۀ دولت علیۀ ایران و روزنامۀ ملتی تعطیل شد و به‌جای آن‌ها روزنامۀ ایران (هفته‌ای سه شماره) منتشر شد و تا اوایل مشروطیت ادامه یافت. پس از دارالطباعه، وزارتخانۀ انطباعات تشکیل شد که حوزۀ کار آن گسترده‌تر و شدت ممیزی آن بیشتر بود. چون کار چاپ کتاب و روزنامه را دولت شروع کرده بود، از همان ابتدا ممیزی و خودممیزی در ایران رواج گرفت. در ۱۳۰۲ق ادارۀ سانسور زیرنظر وزیر انطباعات برپا شد. از اواخر ۱۲۹۶ق، در ایران برای مدتی پنج روزنامه منتشر می‌شد، ازجمله ایران، روزنامۀ علمی، مریخ، فرهنگ و تبریز. تا ۱۲۹۹ق اطلاع (روزنامۀ نیمه‌رسمی، مکمل روزنامۀ رسمی ایران، هفتگی، ۱۲۹۸ـ۱۳۱۱ق) و دانش نیز چاپ شدند. با انتشار شرف در محرم ۱۳۰۰ق باز هم ایران دارای پنج روزنامه بود. ندیم‌باشی پس از به تخت‌نشستن مظفرالدین‌شاه وزیر انطباعات شد و روزنامۀ ناصری (۱۳۱۱ـ۱۳۱۹) را منتشر کرد، او روش ملایمی نسبت به روزنامه‌ها در پیش گرفت. انقلاب مشروطه حاصل دو جنبش استقلال‌طلبی و استقرار حکومت پارلمانی (ضد استبدادی) بود که پیوند میان‌شان برعهدۀ مطبوعات بود و با اعلام حکومت مشروطه و تصویب قانون اساسی (۱۳۲۴ق) هرجا که دستگاه چاپی وجود داشت روزنامه‌ای منتشر شد. نخستین روزنامۀ دورۀ مشروطه، روزنامۀ مجلس (۸ شوال ۱۳۲۴ق/۱۲۸۵ش) به صاحب‌امتیازی میرزا محسن مجتهد (داماد سید عبدالله بهبهانی) و مدیریت میرزا سید محمدصادق طباطبایی و سردبیری ادیب‌الممالک فراهانی بود که علاوه‌بر درج اخبار مجلس، اشعار مدیر روزنامه و ادیب‌الممالک نیز در آن چاپ می‌شد. در دورۀ یکم مشروطه روزنامه‌های بسیاری چاپ شد، ازجمله صبح صادق (۲۳ صفر ۱۳۲۵ق)، حبل‌المتین (۱۵ ربیع‌الاول ۱۳۲۵ق) به مدیریت سید حسن کاشانی و نویسندگی شیخ یحیی کاشانی، صور اسرافیل (هفتگی، ۱۷ ربیع‌الاول ۱۳۲۵ق) به مدیریت میرزا قاسم‌خان تبریزی (صور اسرافیل) و میرزا جهانگیر شیرازی و نویسندگی میرزا علی‌اکبرخان دهخدا (۱۲۹۷ق ـ۱۳۳۴ش). روزنامۀ هفتگی مساوات (۵ رمضان ۱۳۲۵ق) به مدیریت سید محمدرضا شیرازی معروف به مساوات، روح‌القدس (۲۵ جمادی‌الثانی ۱۳۲۵ـ۱۳۲۶ق) به مدیریت سلطان‌العلمای خراسانی، ترقی (۱۷ صفحه ۱۳۲۵) به مدیریت میرزا محمدعلی‌خان تهرانی معروف به استانبولی، تمدن (۱۷ ذی‌حجه ۱۳۲۴ق) به صاحب‌امتیازی و نگارندگی میرزا رضاخان مدبرالممالک هرندی، و نخستین روزنامۀ وابسته به ارتش به نام روزنامۀ نظامی علمیه و ادبیه (ذیقعده ۱۲۹۳/۱۲۵۵ش) به مدیریت میرزا حسین‌خان مشیرالدوله و میرزا عباس‌خان مهندس حضور منتشر شد. جریدۀ تجارت اولین روزنامۀ اقتصادی ایران است که در رجب ۱۲۹۷ق دو شماره از آن زیرنظر نایب‌السلطنه کامران میرزا در تهران منتشر شد. دانش، ارگان علمی مدرسۀ دارالفنون، نیز در ۲۳ رجب ۱۲۹۹ق/۲۱ خرداد ۱۲۶۱ به مدیریت محمدکاظم، معلم طبیعی دارالفنون منتشر شد. روزنامه‌های غیر فارسی در ایران عبارت از روزنامۀ آسوری‌زبان زاهریر دباهرا ونشتاراک، آرستغ آره ولیان به‌معنی ستارۀ خاور و روزنامۀ هفتگی شاویغ (به‌معنی راه روشن) به زبان ارمنی بوده است. روزنامۀ لاپاتری (وطن) و اکودوپرس (صدای ایران) به زبان فرانسوی نیز در ایران چاپ شده‌اند. از روزنامه‌های معروف دورۀ مشروطه کشکول (۱۵ صفر ۱۳۲۵ق تهران) به مدیریت مجدالاسلام کرمانی، انجمن (تبریز، ۱۳۲۴ق با نام‌های روزنامۀ ملی، جریدۀ ملی و سپس انجمنآذربایجان (تبریز، محرم ۱۳۲۵ق) به مدیریت حاج میرزاآقا بلوری از بازرگانان و مشروطه‌خواهان تبریز و نسیم شمال (رشت، ۲ شعبان ۱۳۲۵ق) به مدیریت و نویسندگی سید اشرف‌الدین گیلانی، عروةالوثقی (تهران، هفتگی، ۱۳۲۵ق)، حشرات‌الارض (تبریز، هفتگی، ۱۳۲۶ق) به مدیریت حاج میرزاآقا بلوری و نویسندگی «میرزاآقا ملقب به نالۀ ملت» را می‌توان نام برد. با به‌توپ‌بستن مجلس و کودتای محمدعلی شاه، دوره‌ای از روزنامه‌نگاری پایان گرفت و استبداد صغیر (۲۳ جمادی‌الاول ۱۳۲۶ـ۱۳۲۷ق) آغاز شد. در این دوره روزنامه‌های چاپ تهران توقیف شد و جمعی از روزنامه‌نگاران و آزادی‌خواهان به بند کشیده شدند و ظرف چند روز ملک‌المتکلمین، قاضی ارداقی، جهانگیرخان صوراسرافیل، سلطان‌العلما خراسانی و سیدجمال‌الدین اصفهانی به‌قتل رسیدند؛ تنها روزنامۀ دولتی ایران منتشر می‌شد و اقیانوس و ندای وطن گاهی منتشر می‌شدند. ایرانیان مهاجر در استانبول نیز روزنامۀ سروش و شمس (۱۳۲۶ق) و مجاهدان گیلان نیز پس از فتح قزوین روزنامۀ یادگار انقلاب (۱۳۲۷ق) را منتشر کردند. پس از فرار محمدعلی شاه و بازگشت روزنامه‌نگاران، روزنامه‌نگاری رونقی دوباره گرفت و احزابی تشکیل شدند که نشریه‌هایی حزبی منتشر می‌کردند. پس از تاج‌گذاری احمدشاه و شروع جنگ جهانی اول و جنبش‌های ملی مثل قیام میرزا کوچک‌خان در گیلان و شیخ محمد خیابانی در آذربایجان، روزنامه‌های جدیدی پا به‌عرصه نهادند، ازجمله ایران نو (۷ رجب ۱۳۲۷ـ۱۳۲۹ق)، ارگان حزب دموکرات، که نخستین روزنامه به قطع بزرگ و به سردبیری محمدامین رسول‌زاده بود، شرق (تهران، ۱۴ رمضان ۱۳۲۷ق)، به صاحب‌امتیازی و نویسندگی سیدضیاءالدین طباطبایی که بعد از توقیف شرق روزنامۀ برق (۱۳۲۸ق) و سپس رعد را منتشر کرد که تا کودتای ۱۲۹۹ش چاپ می‌شد، پلیس ایران (تهران، ۱۳۲۷ق)، استقلال ایران (۲۳ جمادی‌الاول ۱۳۲۸ـ شعبان ۱۳۲۹ق)، شفق (تبریز ۲۷ رمضان ۱۳۲۸ق)، نوبهار (شمارۀ سوم، ۱۶ شوال ۱۳۲۸ق) به مدیریت ملک‌الشعرای بهار که ناشر افکار دموکرات‌های خراسان بود و بعد از توقیف در تهران منتشر شد. در فاصلۀ ۱۳۲۷‌ تا ۱۳۳۹ق همانند دورۀ اول مشروطیت نثر روزنامه‌ها رفته‌رفته به‌سادگی نزدیک شد و برای نخستین‌بار در جراید مباحثی دربارۀ شعر و ادبیات و نقد درگرفت. یکی از مهم‌ترین دستاوردهای این دوره انتشار مجله‌هاست. واژۀ عربی مجله (برگرفته از آرامی و عربی و سریانی) از قدیم در فرهنگ‌های عربی به‌معنی صحیفۀ حکمت یا نوشتۀ دانش و خبر آمده است و نخستین‌بار ابراهیم یازجی، ادیب و لغت‌شناس لبنانی آن را در برابر magazin یا Review به‌معنی مجموعه‌ای که هرازگاه منتشر می‌شود و شامل مقالاتی که در موضوعی واحد یا گوناگون است به‌کار برد، سپس در ترکی عثمانی و بعد در فارسی رایج شد. در دورۀ مظفری برخی رساله‌ها و مجموعه‌های ماهانه، مانند مجموعۀ فلاحت مظفری، به نام مجله منتشر می‌شد. پژوهندگان سرآغاز انتشار مجلات فارسی را ازجمله بهار (۱۰ ربیع‌الثانی ۱۳۲۸ق) به صاحب‌امتیازی و نویسندگی میرزا یوسف‌خان آشتیانی ملقب به اعتصام‌الملک، پدر پروین اعتصامی، می‌دانند. پس از بهار، در دورۀ ۱۳۲۷ تا ۱۳۳۹ق مجلات دیگری هم در ایران و هم در خارج منتشر می‌شد، ازجمله آفتاب (اصفهان ۲۰ ربیع‌الاول ۱۳۲۹ق)، عهد ترقی (یکم شعبان ۱۳۳۳ق)، پروین (۱۳۳۳ق)، کاوه (۱۸ ربیع‌الاول ۱۳۳۴ق) به مدیریت سید حسن تقی‌زاده با شعار «قبول بلاشرط و قید تمدن اروپا» و «اهتمام در حفظ زبان و ادبیات فارسی»، دانشکده (تهران، رجب ۱۳۳۶ق) به مدیریت ملک‌الشعرای بهار با شعار «لزوم تجدیدنظر در طرز و رویه ادبیات ایران»، پارس (استانبول، ماهی دوبار، شعبان ۱۳۳۹ق/اردیبهشت ۱۳۳۰ق)، بیطاری (تهران، ۱۶ ربیع‌الثانی ۱۳۳۴ق)، ارمغان (تهران، بهمن ۱۲۹۸ش)، ایرانشهر (برلین، اسفند ۱۳۰۵ش) به مدیریت حسن کاظم‌زادۀ‌ اردبیلی، و ادب (تبریز، آبان ۱۲۹۸ـ۱۳۰۰ش). نشریات ایران از مشروطیت تا کودتای ۱۲۹۹ش از دو بُعد اهمیت دارند: اول به‌دلیل وقایع سیاسی و اجتماعی که روی داد، کمتر کسی تمایلی به نوشتن کتاب داشت و به‌همین دلیل رویدادهای این دوره در روزنامه‌ها و مجلات منعکس می‌شد و دوم بسیاری از نوشته‌های فضلا و علما و شاعران در نشریات چاپ می‌شد. با کودتای رضاخان جامعۀ ایران و به‌تبع آن مطبوعات وارد مرحلۀ جدیدی شدند. دورۀ چهارسالۀ کودتای رضاخان، که از سردار‌سپهی به پادشاهی رسیده و سلطنت پهلوی را پایه‌گذاری می‌کرد، بحث‌انگیزترین دورۀ روزنامه‌نگاری ایران است. در این دوره روزنامه‌ها به دو دستۀ طرفدار و مخالف رضاخان تقسیم شدند؛ ازجمله روزنامه‌های هواخواه جمهوری رضاشاهی عبارت بودند از کوشش (۱۳۰۱ش)، نامیه (۱۳۰۰ش)، گلشن (۱۲۹۶ش)، میهن (۱۲۹۸ش)، ستارۀ ایران (۱۳۰۳ش) و شفق سرخ (تهران، اسفند ۱۳۰۰). روزنامه‌هایی مانند قانون (۱۳۰۰ش) نسیم صبا (۱۳۰۲ش)، طوفان (۱۳۰۰ش) به مدیریت فرخی یزدی و پیکار (۱۳۰۱ش) و مهم‌ترینشان قرن بیستم (۱۳۰۰ق) به مدیریت میرزادۀ عشقی مطالب تندی علیه جمهوری پیشنهادی رضاخان می‌نوشتند. در آغاز سلطنت رضاخان روزنامه‌های آیندۀ ایران (تهران ۱۳۰۹ش) و اطلاعات (۱۹ تیرماه ۱۳۰۵ش) به مدیریت عباس مسعودی متولد شدند. اما تا ۱۳۱۰ش تعداد کمی روزنامه مثل اطلاعات، روزنامه‌ای نیمه‌رسمی و نیمه‌دولتی، منتشر می‌شد. در تمام دورۀ حکومت رضاشاه شهربانی بر مطبوعات نظارت می‌کرد؛ ازجمله مجله‌های این دوره می‌توان به چند مجله که جنبۀ ادبی داشتند اشاره کرد: تعلیم و تربیت (۱۳۰۴ش)، آینده (۱۳۰۴ش) به مدیرمسئولی محمود افشار و بعد پسرش ایرج افشار ویژۀ فرهنگ و پژوهش‌های ایرانی، تقدم (۱۳۰۶ش) زیرنظر احمد و عبدالرحمان فرامرزی، طوفان (۱۳۰۶ش) به مدیریت فرخی یزدی، پیکار (لایپزیگ ۱۳۰۹ش) به مدیریت مرتضی علوی (برادر بزرگ علوی)، شرق (تهران ۱۳۰۳ش) به صاحب‌امتیازی محمد رمضانی و مدیریت سعید نفیسی، مهر (۱۳۱۲ش)، دنیا (بهمن ۱۳۱۲ش) به مدیریت و نویسندگی تقی ارانی، موسیقی (۱۳۱۸ش) به مدیریت سرگرد مین باشیان، و توفیق (۱۳۰۱ش). با اشغال ایران در شهریور ۱۳۲۰ش و تبعید رضاشاه و روی‌ کارآمدن پسرش، محمدرضا شاه، دورۀ تازه‌ای آغاز شد که تا ۱۳۳۲ش ادامه یافت. در این دوره بار دیگر احزاب سیاسی سر برآوردند و مطبوعات جانی تازه یافتند و محل پیکار دسته‌های مختلف سیاسی شدند؛ ازجمله مطرح‌ترین و مرتب‌ترین روزنامه‌های این دوره می‌توان از اطلاعات، ایران، ایران ما، مردم (۱۳۲۳ش)، سفرنامۀ مردم، ستاره، کوشش، و مهر نام برد. از ۱۳۲۱ش روزنامۀ کیهان (۱۳۲۱ش) بنیاد نهاده شد. دورۀ نخست‌وزیری محمد مصدق عصر طلایی آزادی مطبوعات بود. در این سال‌ها ۳۷۷ روزنامۀ موافق و مخالف دولت منتشر شد. برخی از مهم‌ترین مجلات اخگر (۱۳۲۴ش)، پیام نوین (۱۳۳۷ـ۱۳۵۷ش)، سخن (۱۳۲۲ـ۱۳۵۷ش)، یادگار (۱۳۲۳ـ۱۳۲۸ش)، جهان نو (۱۳۲۵ـ۱۳۵۲ش)، مجلۀ دانشکدۀ ادبیات تبریز، مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی، یغما (۱۳۲۷ـ۱۳۵۷ش) و چلنگر (۱۳۲۹ـ۱۳۳۱ش) بودند. پس از سقوط محمد مصدق (۱۳۳۲ش) تا ۱۳۵۷ دورۀ سرکوب و سانسور احزاب و روزنامه‌ها و مجلات بود. گرچه در فاصلۀ ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۲ش محمدرضا پهلوی تحت فشار دولت‌های بزرگ فضای جامعه را تاحدّی باز کرد، اما تغییری در حکومت استبدادی و سانسور پیش نیامد و از ۱۳۵۰ش جنگ مسلحانۀ چریکی شروع شد. اما در این دوره به‌دلیل بالارفتن قیمت نفت و اصلاحاتِ ناگزیر شاه سطح سواد بالاتر رفته بود و نیاز به جراید و نشریات جدید و تا اندازه‌ای تخصصی بیش از پیش احساس می‌شد؛ درنتیجۀ این ضرورت، برای اقشار مردم روزنامه‌ها و مجلات مختلفی منتشر می‌شد که بیشتر جنبۀ سرگرمی داشت. در دهۀ ۴۰ اولین‌بار در دانشگاه تهران و بعد در دانشکدۀ حقوق و سپس دانشکدۀ ادبیات علوم انسانی دورۀ روزنامه‌نگاری گذاشته شد. مصباح‌زاده پایه‌گذار اولین مؤسسۀ عالی ارتباطات در دانشکدۀ علوم اجتماعی علامۀ طباطبایی بود. از روزنامه‌های این دوره به‌جز اطلاعات و کیهان، آیندگان (۱۳۴۶) نیز به مدیریت فریده کامکار شاهرودی و دکتر حسین اهری و سردبیری غلامحسین صالحیار و مسعود بهنود منتشر می‌شد. نشریات گه‌گاهی به‌ویژه مجلات ادبی یا نیمه‌ادبی نیز چاپ می‌شد، ازجمله وحید (۱۳۴۲ـ۱۳۵۸ش)، راهنمای کتاب (۱۳۳۷ـ۱۳۵۷ش)، نگین (۱۳۴۴ـ۱۳۵۸ش)، فردوسی (۱۳۲۸ـ۱۳۵۳ش)، رودکی (۱۳۵۰ـ۱۳۵۵ش)، هنر و مردم (۱۳۴۱ـ۱۳۵۸ش)، آرش (۱۳۴۰ـ۱۳۴۷ش)، دفترهای زمانه (۱۳۴۶ـ۱۳۵۷ش)، خوشه (۱۳۳۴ـ۱۳۴۸ش). پس از انقلاب اسلامی نیز نشریات جدیدی پا به‌عرصه نهادند که عمر تعدادی از آن‌ها طولانی و عمر تعدادی نیز بسیار کوتاه بود. ازجمله روزنامه‌های پرتیراژ، که بعد از انقلاب پایه‌ریزی شدند، می‌توان به جمهوری اسلامی (از ۱۳۵۸ش)، رسالت (از ۱۳۶۴ش)، سلام (از ۱۳۶۹ـ۱۳۸۴)، کار و کارگر (از ۱۳۶۳)، همشهری (از ۱۳۷۱ش)، جهان اسلام (از ۱۳۷۰)، خراسان (مشهد، از ۱۳۶۸ش) و ایران (از ۱۳۷۳ش) اشاره کرد. در طول سال‌های ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴، که معروف به دورۀ اصلاحات است، روزنامه‌های بسیاری متولد شدند. انتشار مجله‌های مختلف علمی، ادبی، فرهنگی و تخصصی نیز گسترش و رواج بسیار یافت.