زو
زُو
(یا: زاب، زاو)، در شاهنامۀ فردوسی، پسر طَهماسپ، از خاندان فِرِیدون. پس از مرگ نوذَر، از سوی زال، با رایزنی با موبدان، نامزد پادشاهی شد. زو، که در این هنگام کهنسال بود، تاج پادشاهی را بر سر نهاد و تا زمان مرگش با دادگری و خرد فرمان راند. در زمان او، پس از جنگهایی چند میان ایران و توران، بهسبب خشکسالی آرامشی نسبی بهوجود آمد و میان دو کشور متخاصم، تعیین مرز شد و دو طرف دست از ستیز کشیدند. ثَعالِبی داستان آرش کمانگیر را مربوط به زمان زو میداند.