یاسا
یاسا
(یا: یاساق، یَسَقْ، یَسه) واژهای مغولی بهمعنی قانون و فرمان که به مجموعۀ مقرراتی گفته میشد که چنگیزخان مغول وضع کرده بود. این واژه در آغاز در معنی حکم و فرمان بوده و بعدها با ترکیبات گوناگون، چون «به یاسا رسانیدن» و «چوب یاسا زدن» در معنای کیفر و سیاست نیز بهکار رفته است. چنگیزخان در تدوین یاسا بهترین اصول آداب و رسوم طایفگی مغول را برگزید و احکام و قوانینی دربارۀ امور لشکری، تخریب بلاد، تدبیر مُلک و ترتیب شورا برای تصمیمگیری امورمهم و کارهای بزرگ، مجازاتها و مانند آنها، وضع کرد و بر آن افزود و فرمان داد تا مجموعۀ این قوانین را بر طومارهایی به خط اویغوری نوشتند که این طومارها را «یاسانامۀ بزرگ» (یاسانامۀ چنگیزی) میخواندند. وی در قوریلتای (انجمنی بزرگ از شاهزادگان و بزرگان مملکت در امور مهم کشوری)، سال ۱۲۰۶م این مجموعۀ قوانین را تصویب کرد و فرمان داد تا بیش از ۱۰۰ سال تقریباً در سراسر قلمرو امپراتوری او به اجرا درآید. سرپیچی یا کوتاهی در اجرای یاسا، گناهی بزرگ و کیفر آن مرگ بود. او فرزندانش را واداشت تا در اجرای آن قوانین بکوشند و فرزندش چغتای را مأمور اجرا و نظارت بر رعایت یاسا کرد و او نیز در این امر اهتمام تمام ورزید. یاساها پس از چنگیز نیز همچون قوانینی که سرپیچی از آنها ناممکن بود، بهکار بسته میشدند و امرای مغول همواره بدانها سوگند میخوردند و بدان رفتار میکردند. در دورههای بعد بارها یاسانامۀ چنگیزی بازنگری شد و ایلخانان مغول بنا به ضرورت و نیاز موادی بر آن افزودند و بهتدریج یاساهای کوچک محلی بسیاری بهوجود آمد. جانشینان چنگیز، در اجرای فرمانهای او بسیار کوشیدند و حتی پس از فروپاشی امپراتوری چنگیزخان نیز، هنوز یاسای بزرگ میان رؤسای خاننشینهای کوچک مغول اهمیت و اعتبار فراوان داشت. در روزگار امیرتیمور گورکان و جانشینان او (تقریباً تا پادشاهی سلطان بابر)، یاساهای چنگیز همچنان به قوت خویش باقی بود. متن کامل یاسانامۀ بزرگ تاکنون بهدست نیامده و تنها برخی از فرمانهای آن در دست است که احتمالاً در روزگار خود چنگیز ضبط شدهاند، و آگاهیهای ما دربارۀ این مجموعه از تألیفات تاریخنگاران دورههای پس از فرمانروایی چنگیز بهدست آمده است.