شحنه
شَحْنه
شخصی که به امر پادشاه عهدهدار حفظ آرامش مردم شهر میشد. این منصب اداری در دورههای گوناگون وظایف متفاوتی داشته است. گاه مأموری بود که ادارۀ دستهای از ایلات و عشایر به او واگذار میشد و گاه فرمانده لشکر بود. در دورۀ عباسیان شحنه وظیفۀ ریاست بر محلی را داشت و در روزهای خاص مانند اعیاد و اوقات رسمی باید در آن محل حاضر میشد. همچنین فرمانهای حکومت را به رعایا ابلاغ میکرد. در آثار غزنوی و سلجوقی این منصب به دو معنا بهکار رفته: حاکم نظامی یا امیری که به امر شاه حکومت شهری را بهعهده میگیرد، کسی که شاه او را برای رسیدگی به امور مردم شهر و مجازات متخلفان و گناهکاران منصوب میکند. بدینترتیب، در هر شهری شحنهای وجود داشت که در ردیف عامل و قاضی بود. در همۀ موارد، وظیفۀ اصلی شحنه رسیدگی به شکایات رعایا، مجازات گناهکاران و دورکردن مفسدان و راهزنان از شهر بود. این منصب در عهد مغول عنوانی برای حاکمان دستنشانده بود چنان که امیر فارس را شحنگان مغول مینامیدند. در دورۀ صفوی وظایف شحنهها برعهدۀ کلانترها بود. کلانتر کدخدایان را تعیین میکرد و در توزیع مبلغ مالیات و سرشکنکردن عوارض بین اصناف نظارت داشت. دیوان شحنگی دستگاهی بود که امور شحنگی را اداره میکرد. متصدی آن را کدخدایی دیوان شحنگی میگفتند. این دیوان اداری وظیفهاش پرداخت مستمری به شحنگان بود. در دورۀ قاجار شحنگی به معنای پاسبانی و حفاظت از شهر بود، با تشکیل ادارۀ پلیس و نظمیه در دورۀ ناصری، وظایف شحنه و شحنهگری به آن اداره واگذار شد.