صفاریان
صَفّاریان
نخستین سلسلۀ حکمرانِ مستقل ایرانی پس از اسلام. این سلسله بهدست یعقوب لیث صفاری (حک : ۲۴۷ـ۲۶۵ق) تأسیس شد و چون صفّاری (= رویگری) پیشۀ یعقوب و پدرش لیث صفار بود، نام این سلسله نیز به «صَفّاریان» موسوم بود. با کاهش نفوذ خلفای عباسی در سیستان (اواخر قرن ۲ق)، بهسبب وجود سه گروه قدرتمند اجتماعی عیّاران، مطوّعه و خوارج، یعقوب لیث بر حکمران سیستان غلبه کرد و حکومت آن منطقه را بهدست گرفت (۲۴۷ق) و قلمرو خود را وسعت بخشید. پس از او برادرش، عمرولیث، به امارت رسید، اما وی نتوانست قلمرو دولت صفاری را کاملاً حفظ کند. پس از اسارت عمرو بهدست امیراِسماعیل سامانی، بهترتیب طاهر بن محمد، لیث بن علی و محمد بن علی به تخت نشستند. بیکفایتی آنها در ادارۀ امور سبب ضعف اقتدار دولت صفاری و غلبۀ سامانیان بر سیستان شد (۲۹۸ق). سامانیان از این پس، تا ۳۱۱ق بر سیستان حکومت کردند، اما با روی کار آمدن ابوجعفر احمد بن محمد (حک: ۳۱۱ـ۳۵۲ق)، تحت حمایت و تابعیت سامانیان، سلسلۀ صفاریان در محدودۀ سیستان احیا شد و از آن پس تا پایان قرن ۴ق دوام یافت. آخرین امیر این سلسله، خلف بن احمد (حک: ۳۵۲ـ۳۹۳ق)، با استفاده از ضعف سیمجوریان و آلبویه در اواخر حکومت خود، توانست قهستان و کرمان را نیز ضمیمۀ قلمرو خود کند، اما اقتدار فزایندۀ محمود غزنوی مانع او شد و سرانجام امارت خلف و حکومت صفاریان بهدست غزنویان برافتاد (۳۹۳ق). با این همه، اخلاف صفاریان تا اواخر دورۀ صفویه در سیستان اعتبار و قدرت داشتند. دوران سلطنت صفاریان، آرامش اوضاع اجتماعی و آبادانی سیستان را در پی داشت. این دوره از ادوار مهم تاریخ ایران در زمینۀ آغاز سیر تجدید حیات سیاسی، علمی ـ ادبی و احیای فرهنگ و زبان ایرانی بهشمار میرود که با تداوم آن بهکوشش سامانیان و غزنویان به کمال رسید.