شاهدانه
شاهدانه
گیاهی علفی از خانوادۀ شاهدانه[۱]، با نام علمی Cannabis sativa. این گیاه، دو پایه و یکساله است. برگهای آن متقابل، و گلهای نر و مادۀ جدا از هم آن، بهصورت مجتمع از کنار برگها، درمیآیند. منشأ این گیاه نقاط مرکزی آسیا بوده است، ولی امروزه در غالب نواحی گرم و معتدل، پرورش مییابد. از همۀ واریتههای شاهدانه الیاف مورد استفاده در نساجی، و از دانۀ آنها روغنی با بوی قوی و نامطبوع بهدست میآید که به مصارف روشنایی و تهیه صابونهای نرم میرسد. بهعلاوه، از همه آنها رزین مخصوصی با نام چَرَس[۲] بهدست میآید. وجود ماده کانابیس[۳] در بعضی انواع شاهدانه این گیاه را به مخدر بدل کرده است. از شاخههاي گلدار مادۀ آن حشيش، از برگهاي خشک آن ماريجوانا و از برگ و گل و جوانه تازۀ آن گراس تهيه ميکنند. حشیش و فرآوردههای آن با تأثیری که بر روی دستگاه عصبی میگذارند، باعث تحریک هوش و ادراک، جنبش، و حساسیت میگردند. با مصرف این مواد، تصوّرات واهی و حالات مضحکی به شخص دست میدهد. استفاده از هرگونه فرآورده شاهدانه باعث ایجاد آثار زیانبخش و جبرانناپذیر میشود. مصریان، هندیان و یونانیان از ایام قدیم شاهدانۀ معمولی را میشناختند، ولی اولینبار هرودوت از خواص مخدر این گیاه نام برده است. دیوسکوریوس، حکیم یونانی قرن ۱م، به خواص دارویی آن اشاره کرده و افراط در استفاده از آن را سبب نازایی دانسته است. پزشکان مسلمان و ایرانی نیز خواص این گیاه را در ذیل قنب و شاهدانج آوردهاند. در مشرق زمین، کشیدن آن بر توتون مقدم بوده است و در عراق، سوریه، و آسیای صغیر آن را میخوردهاند. در ایران، ظاهراً استعمال حشیش از قرن ۳ق در بین نزاریه (حشّاشون یا حشّاشین، دستهای از اسماعیلیه) رایج بود و به عقیدۀ برخی، اسماعیلیان با استفاده از حشیش، فدائیان خود را به انجام هر کاری وامیداشتند. برخی نیز اعتقاد دارند که حشیش از هند به ایران راه یافته و حتی در زمان خسرو پرویز استفاده میشده است. نیز ← بنگ؛ ماریجوانا