هانیبال
هانیبال (Hannibal)
(معروف به «کبیر») سردار کارتاژی از ۲۲۱پم، پسر هامیلکار بارکا[۱]. با محاصرۀ ساگونتوم[۲] (ساگونتو[۳]ی کنونی، نزدیک والنسیا) جنگ دوم پونیک[۴] را با روم آغاز کرد. پس از نبردی در ایتالیا (پس از عبور از آلپ در ۲۱۸پم)، در ترازیمنه[۵] (۲۱۷پم) و کانای[۶] (۲۱۶پم) پیروز شد؛ اما موفق به فتح رُم نشد. در ۲۰۳پم، به کارتاژ بازگشت تا حملۀ روم را دفع کند اما پس از شکست در زاما[۷] در ۲۰۲پم به اصرار روم تبعید شد. حملۀ هانیبال به ایتالیا، پیروزیهای پیاپی و ویرانگرش بر رومیها، و شخصیت پرجذبهاش او را به نابغهای نظامی و قهرمانی فناناپذیر تبدیل کرد. در نُهسالگی سوگند خورده بود برای ابد از روم نفرت داشته باشد و بدینترتیب شانزده سال در ایتالیا تاخت و تاز کرد. گرچه سپاه روم را در بیش از دوازده نبرد شکست داد، مقاومت نستوه رومیها و مشکل تدارکاتی ارتش مهاجم هانیبال مانع از پیروزی قاطع هانیبال بر روم شد. هنگامی که رومیها سرانجام سرداری توانا، پوبلیوس کورنِلیوس اِسکیپیو[۸]، را یافتند که به اندازۀ خود او در نبرد مبتکر و باتجربه بود، هانیبال مجبور شد برای دفاع از سرزمین خود بازگردد. سرانجام او در زاما مغلوب شد (۲۰۲پم)، سپس کوشید وارد صحنۀ سیاست شود؛ اما در ۱۹۵پم مخالفان سیاسی او را از کارتاژ بیرون راندند. بقیۀ عمرش را در دربارهای خارجی به صورت شخصیتی مرموز و مزدور گذراند؛ و سرانجام خود را کشت. هانیبال در خانوادهای نظامی پرورش یافت. پدر نفرت عمیق خود را از رومیها به او تلقین کرد، و این اعتقاد نیز در او ریشه گرفت که صلح تحمیلی روم پس از جنگ اول پونیک منصفانه نبوده و دولتمردان کارتاژی، زمانی به جنگ پایان دادند که امکان پیروزی در آن هنوز وجود داشت. هامیلکار با خانوادهاش در اسپانیا ساکن شد (۲۳۷پم) و در نبردی درگذشت (۲۲۹پم). اعتبار خانوادگی و توانایی نظامی هانيبال سبب شد در ۲۲۱پم، در ۲۶سالگی، فرمانده لشکر کارتاژ در اسپانیا شود (۲۲۱پم). بیدرنگ تصمیم گرفت به ایتالیا حمله کند. هانیبال با آگاهی از تسلط روم بر دریاها، مصمم شد از خشکی ـ تنها راهی که رومیها ناممکن تلقی میکردند ـ حمله کند. وقتی در ۲۱۹پم جنگ را آغاز کرد نقشههای هجوم آماده بودند، و در ۲۱۸پم سپاه خود را از آلپ عبور داد و وارد درۀ پو[۹] در ایتالیا شد، و تا ۲۰۲پم آن جا را ترک نکرد. برای تقویت روحیۀ سربازان و اثرگذاشتن بر قبایل گُل، نخستین سپاه روم را در شبیخون شکست داد. سرداران رومی دیر دریافتند که هانیبال، گرچه فرماندهی سپاه منسجم متعارفی را در میدان نبرد برعهده دارد، اما همواره به نبرد متعارف پایبند نیست. آرایشهای سپاه را بهسرعت تغییر میداد، تظاهر به حمله میکرد، و افراد ذخیره را برای حملههای ناگهانی مخفی میکرد. علاقۀ وافری به اطلاعات نظامی و شناسایی داشت و بیشترین اطلاعات ممکن را از دشمن به دست میآورد. در ۲۱۶پم تواناییهای او در کارشناسی تدبیرهای جنگی در کانای به بزرگترین پیروزیاش، انجامید. پیروزیهای هانیبال سبب شد بسیاری از متحدان ایتالیایی رم نافرمانی کنند. این امر برای خطوط تدارکاتی طولانی و ناامن کارتاژها جنبۀ حیاتی داشت؛ زیرا به سبب افزایش تعداد سربازان و تدارکات محلی، موضع او قدرتمندتر میشد. اما، بهرغم پیروزیهای پیاپی او، رُم تسلیم نشد، و سپاه کارتاژ توانایی عبور از دیوارهای پایتخت را نداشتند. هانیبال رفتهرفته ابتکار عمل را از دست داد و در ۲۰۲پم برای دفاع از پایتخت خود به کارتاژ رفت. آنجا، در زاما، از پوبلیوس کورنِلیوسِ اسکیپیو (بعدها اسکیپیو آفریکانوس[۱۰]) شکست خورد.