اوسان
اوسان (یمن)
پادشاهی و قبیلهای قدیمی در یمن. اراضی این مملکت/ قبیله شامل وادی مرخه (حدود 130 کیلومتر از مأرب تا جنوب شرقی آن) بوده که در پارهای دورهها برخی مناطق مجاور نیز ضمیمه آن شده است. زبان این قبیله چنان که از شمار اندکی از کتیبههای برجای مانده بر میآید مشابه زبان قبیلهی قتبان بوده. معبد خدای اصلی این قبیله (بلو) در نعمان، مرکز دینی پادشاهی در دورهی متأخر، قرار داشت. تاریخ اوسان چهار مرحله را پشت سر گذاشته است:
مرحلهی اول: پادشاهی باستان. در این دوره پادشاهی اوسان با پادشاهی سبأ بر سر سیطره بر کل یمن رقابت داشت. برخی کتیبههای برجای مانده از این دوره از مناسبات کشاورزیای حکایت دارد که پادشاه اوسان «ذکر ایل لحیان بن عمی کرب» (ملقب به مکرب) برقرار کرده است. تاریخ این سند به پایان قرن هشتم پیش از میلاد برمیگردد.
مرحله دوم: سیطرهی قتبانیها بر اوسان. از حوالی قرن 5پم نام اوسان در لقب مکرب بن قتبان دیده میشود که در آن دوره بر اراضی گستردهای که از منطقهی نصاب تا بابالمندب امتداد داشت، حکم میراند. اوسان در این دوره گویا بعد از سرکوب شدن و مدتی تحت سیطرهی سبأ بودن، به قتبان منضم شده است.
مرحله سوم: پادشاهی جدید. اوسان در این دوره (یعنی قرن دوم پیش از میلاد) استقلال خود را باز مییابد. اسناد به جای مانده نشان میدهد که در این دوره پنج پادشاه بر اوسان حکم راندهاند. دو پادشاه متقدم، «زیدم سیلان الیشرح» و «عمی بثع غیلان جشم» بودهاند. و پس از این دو، سه پادشاه به شکل وراثتی به قدرت رسیدهاند که «یصدق ابل فارعم»، «معد بن سلحین» و «یصدق ابل فارعم شرح» نامشان بوده است. به احتمال قوی تاریخ سه پادشاه اخیر به قرن اول پیش از میلاد برمیگردد.
مرحلهی چهارم: به نظر میرسد پس از دورهی سوم، پادشاهی اوسان سقوط کرده است، زیرا از جانشین «یصدق ابل فارعم شرح» هیچ نمیدانیم. چنان که از توسعهی قلمرو پادشاهی اوسان در این دوره و پس از بازسازی آن اطلاعی نداریم. پس از نابودی پادشاهی، از سرنوشت قبیلهی اوسان هم اطلاعی در دست نیست. این قدر میتوان گفت که اوسان یکی از قبایلی بود که بر این منطقه که به نام قتبان یا ردمان یا مدحیان یا حضرموت شناخته شده است استیلا داشته. آخرین نقوش برجای مانده از اوسانیها نقوش سبئیست که تاریخ آن به دورهی شعر اوتر (آغاز قرن 3پم) بر میگردد. در این دوره اوسان همانند دیگر قبایل، پس از سیطرهی ارتش سبأ بر حضرموت، تحت سلطه و تابعیت این ارتش در آمد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که اوسان در آن دوره با پادشاهی حضرموت همپیمان بوده. در منابع اسلامی نیز نامی از اوسان که پادشاهیاش 50 سال پیش از ظهور اسلام منقرض شد، نیامده است.