منصور، علی بن عبدالله

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
نسخهٔ تاریخ ‏۴ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۳۹ توسط Reza rouzbahani (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

منصور، علی بن عبدالله (1812- 1871م)   Ali bin Abdollah Al-Mansoor


امام دولت زیدیه در یمن. فرزند امام مهدی عبدالله، از همسر اتیوپیایی او بود. پس از درگذشت مادرش در 1835، با لقب منصور علی دعوی امامت کرد. وی در این هنگام فاقد برخی شرایط امامت بود. دو انگلیسی به نام‌های کراتین دان و هارتون که در 1836 از صنعاء دیدار و با امام وی ملاقات داشته‌اند او را جوانی سیه‌چرده وصف کرده‌اند که در چندین مناسبت، می‌گساری‌اش را مشاهده کرده و او را در محفل رقص دختران دیده‌اند. این دو مسافر انگلیسی گزارش داده‌اند که مردم صنعاء در آن زمان از گرسنگی حاصل از خشکسالیِ چهارسال پیش رنج می‌برده‌اند.

منصور علی در فوریه‌ی 1837 به سبب تاخیر در پرداخت حقوق نیروهای ویژه‌ی خود، از سوی آنان برکنار شد و یکی از علمای برجسته‌ی زیدیه به نام الناصر عبدالله بر جای وی نشست و او و عمویش، محمد، را به زندان افکند. سه سال بعد (1840) پس از مرگ الناصر عبدالله، آن دو از زندان آزاد شدند. محمد با لقب «الهادی محمد» دعوی امامت کرد و منصور علی را از دخالت در امور دولت منع نمود. با مرگ هادی محمد در سال 1844 منصور علی بار دیگر به قدرت رسید. در همین سال برای بازپس گیری اراضی پایین‌دست تهامه که در تصرف شریف حسین امیر ابوعریش قرار گرفته بود لشکرکشی کرد و موفقیت‌هایی کسب نمود. اما با شورش عمویش، قاسم، غافلگیر شد و در پایان این درگیری محمد بن یحیی توانست در سال 1845 با حمایت برخی قبایل وارد صنعاء شود؛ منصور را از امامت خلع و خود با لقب متوکل محمد بر جای او بنشیند. وی مقرری مالی‌ای برای منصور وضع کرد و او را در یکی از کاخ‌های صنعاء سکنی داد. با ورود عثمانی‌ها به یمن و اشغال صنعا، توسط توفیق پاشا (که به شدت زخمی شده بود) متوکل محمد خلع و منصور برای بار سوم به امامت منصوب گردید. پس از مدت کوتاهی عثمانی‌ها (در 1849) به حدیده عقب‌نشینی کردند و نزاع بر سر دولت زیدیه در صنعاء بار دیگر آغاز شد. امام منصور متوکل احمد را به زندان افکند و سپس اعدام کرد. اما در ژوییه‌ی 1950 دولت او برای بار سوم ساقط شد و یکی از نزدیکانش با لقب موید عباس بر جای وی نشست، اما رقیب وی، منصور احمد، او را دستگیر و زندانی کرد. در این زمان منصور علی با گردآوری جنگجویان قبایل حاشد و بکیل و محاصره‌ی صنعاء منصور احمد را مجبور به فرار کرد و خود در فوریه 1951 برای بار چهارم به منصب امامت زیدیه بازگشت. این بار نیز دولتش دیر نپایید و در همان سال در جریان شورش غالب، فرزند متوکل احمد که به دست منصور علی کشته شده بود، برکنار گردید. غالب انتقام خون پدرش را از منصور نگرفت و اجازه داد تا وی در باقی عمرش را صنعاء سپری کند.