قیام جنگل
قیام جنگل
جنبش سیاسی ـ نظامی گیلان، به رهبری میرزا کوچک جنگلی از ۱۲۹۳ تا ۱۳۰۰ش. به دنبال ناکامیهایی که در جریان مشروطهخواهی کشور پدید آمد، میرزا کوچک که زحمات فراوانی در پیروزی سیاسی و نظامی مشروطه کشیده بود، تهران را ترک کرد و به رشت رفت و «جمعیت اتحاد اسلام» را در آنجا تشکیل داد. مدتی در جنگلهای گیلان مخفیانه زیست و به کمک یاران و همفکرانش، تشکیلاتی سیاسی ـ نظامی پدید آورد که گروه جنگل نام گرفت. آنان مرام سیاسی خود را چنین اعلام داشتند: «ما قبل از هر چیز طرفدار استقلال ایرانیم، استقلالی به تمام معنی کلمه بدون اندک مداخلۀ هیچ دولت اجنبی؛ اصلاحات اساسی مملکت و رفع فساد تشکیلات دولتی که هر چه بر سر ایران آمده از فساد تشکیلات است؛ طرفدار یگانگی عموم مسلمانانیم». جنگلیها چند بار با نیروهای دولتی و نیروهای روسی مستقر در گیلان جنگیدند. این جنگها سبب شهرت روزافزون آنها شد و رفتهرفته نیروهای انقلابی از سراسر گیلان و حتی نقاط دیگر به آنان پیوستند و گروهی از اعضای اتحاد اسلام عثمانی و افسران آلمانی نیز به کمک آنها شتافتند و به آموزش نظامی نیروهای جنگل پرداختند. پس از انقلاب ۱۹۱۷ روسیه، حکومت جدید شوروی، به حمایت سیاسی و نظامی از جنبش جنگل پرداخت و دستههایی از ارتش سرخ شوروی در تعقیب ضد انقلابیون روس وارد گیلان شدند. میرزا کوچک هم به رشت آمد و تشکیل «جمهوری موقت گیلان» را اعلام کرد و با ائتلاف ارتش سرخ و تعدادی از چپگرایان ایرانی عضو حزب عدالت باکو، «شورای انقلاب» را تشکیل داد. اعضای حزب عدالت که بهتدریج وارد گیلان شدند به اقدامات تندروانه و تبلیغات افراطی در منطقه پرداختند که با اعتراض میرزا روبهرو شد. آنان با استفاده از غیبت معترضانۀ میرزا، در ۹ مرداد ۱۲۹۹ برضد او کودتا کردند و دولت جدیدی تشکیل دادند. این اقدامات چپروانه، از حمایت فرماندۀ جدید ارتش سرخ در گیلان برخوردار بود. فعالیتهای سیاسی و دیپلماتیک میرزا با رهبران شوروی سودی نبخشید و حتی به برخورد نظامی نیروهای جنگلی و ارتش سرخ در صومعهسرا انجامید. سرانجام با قطع تدریجی حمایت شوروی از دولت کودتا، رهبران کودتا و میرزا صلح کردند. پس از کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ش، دولت جدید شوروی که درصدد حل اختلافات خود با انگلستان بود، دولت کودتا را به رسمیت شناخت و از حمایت و کمک به جنبش جنگل خودداری ورزید. از سوی دیگر آتش اختلافات داخلی جنگلیها، مجدداً شعلهور شد و به درگیری نظامی میان دو گروه منجر شد. با تسلیم خالو قربان، از رهبران مخالف میرزا به رضاخان سردار سپه، شهر رشت به دست نیروهای دولتی سقوط کرد. مذاکرات میان میرزا و رضاخان هم نتیجهای دربرنداشت و از این رو نیروهای رضاخان به جنگل یورش بردند. جبهههای جنگل یکی پس از دیگری سقوط کرد و جنگلیها دسته دسته به قوای دولتی تسلیم شدند و با مرگ میرزا در آذر ۱۳۰۰ ش، جنبش جنگل عملاً پایان یافت. نیز ← میرزا_کوچک_جنگلی