فنلاندی، معماری
فَنلاندی، معماری (Finnish architecture)
از آنجا که بناهای اولیۀ فنلاند چوبی بودند، آثار چندانی از آنها برجا نمانده است، مگر چند بنای دینی (کلیسای جامع تورکو[۱]، کلیسای لوهیا[۲]) که در قرن ۱۵م ساخته شدهاند. درپی اوجگیری جنبش کلاسیک[۳] در قرن ۱۸، و دورۀ نئوکلاسیک[۴] (که نمونۀ آن در مرکز هِلسینکی[۵] با طراحی کارل لودویگ انگل[۶] تجلی یافته است) در فنلاند سبکی قویاً فردگرایانه پدید آمد. دهۀ ۱۸۹۰ شاهد آمیزش مفاهیم آرنوو[۷] و سبک بومی بود و یک مرحلۀ مدرنیسم پررونق (به رهبری آلوار آلتو[۸])، و طراحی شهری خیالی (ازجمله باغحومۀ تاپیولا[۹]، اثر آرنه اِروی[۱۰] (۱۹۱۰ـ۱۹۷۷) را درپی داشت. در دهۀ ۱۹۸۰ معماری پسامدرنیستی[۱۱] یا «اُرگانیک[۱۲]» فنلاندی (همچون کتابخانۀ شهری تامپِرِه[۱۳]، اثر رایمو پیتیلا[۱۴]) تجلی یافت. آمیزش آرنووُ، و شیوه و نقشمایههای محلی فنلاند توسط معمارانی همچون لارس سونک[۱۵] (۱۸۷۰ـ۱۹۵۶) و دفتر سارینن ـ گسلّیوس ـ لیندگرن[۱۶]، در دهۀ ۱۸۹۰ موقعیّت جهانی معماری فنلاند را ارتقا بخشید. الیِل سارینن[۱۷] در امریکا شهرت بینالمللی یافت.