ارادت

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

ارادت
(به‌معنی خواستن، میل، قصد و آهنگ) در اصطلاح تصوف، شور و شوق قلبی سالک در آغاز سیر و سلوک برای رسیدن به مقصود. ارادت را شرط اول سلوک دانسته‌اند. خواجه عبدالله انصاری در صدمیدان آن را میدان پنجم برشمرده است. اسفراینی ارادت را میوۀ محبت، و معرفت را میوۀ ارادت، و پایان مقام ارادت را ابتدای مقام ولایت دانسته است. ارادت تابع محبت است که باعث می‌شود سالک به مطلوب حقیقی دست یابد و دارای مراتبی است. خواجه عبدالله انصاری ارادت را در چند مرتبه دانسته که نخستین مرتبۀ آن ارادت عوام و آخرین مرتبه، ارادت خاصان است. در ارادت اگر مریدی به علم خود تکیه کند از ناتوانی اوست، اما در معرفت تکیه بر علم باعث نیرو و توانایی او می‌شود. صوفیه در طرح این مفهوم به آیه‌های ۵۲ سورۀ انعام و ۲۸ کهف استناد می‌کند.