سیدارتا

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

سیدارْتا (Siddhartha)

رمانی از هرمان هسه، به زبان آلمانی، منتشرشده در ۱۹۲۲. سیدارتا، پسر برهمن، به‌همراه دوستش، گوویندا، راهی جنگل می‌شود تا خردمند شود. آموزش شمنان روی از دنیا تافته بر او کارگر نمی‌افتد. به مردی برمی‌خورد که خود را بودا می‌خواند. بودا به او چیزی نمی‌آموزد، مگر آن‌که اگر جویای خرد است، بایسته است که خود را از هر نوع ارزش‌داوری و جهان‌بینی بپیراید. سیدارتا به شهر بازمی‌گردد، تجارت پیشه می‌کند، با زنی روسپی به نام کامالا درمی‌آمیزد و چنان در زندگی غرق می‌شود که گویی یک‌سر از جریدۀ عالم محو شده است. اما چنین نیست و او به گاه مرگ خرد را می‌یابد. گوویندا از او می‌خواهد فن دستیابی به خرد را به او نیز بیاموزد، اما سیدارتا بوسه‌ای بر او می‌زند و می‌گوید خرد آموختنی نیست. گوویندا تمدن غرب را نمادینه می‌کند که برای همۀ آنچه می‌جوید فنی می‌طلبد. این رمان، یا به عبارت بهتر شعر بلند هندی هسه، یکی از بهترین آثار اوست و عطش جامعۀ آلمانی پس از جنگ جهانی اول را به هر چیز شرقی بازتاب می‌دهد. هسه نشان می‌دهد که یگانه راه دستیابی به خرد، یگانگی و مشارکت با جهان و اجتماع است.